تو مغازه امروز دوستم از اندامم تعریف کرد و گفت :
-اگه منم جای تهیونگ بودم دنبالت میکردم.+چی؟
-همون دیه..
به کلاهش اشاره ای کرد.
روی موهاش تنظیمش کرد و از در خارج شد.ویکتور دوست خوبم و کسیه که توی کتاب فروشی بزرگش بهم کار داده.
ولی چرا تهیونگی که الان بین ما نیست باید دنبالم باشه؟
نکنه توی خوابمه؟
YOU ARE READING
Oneday [KOOKV]
Horror[Completed] تو مغازه امروز دوستم از اندامم تعریف کرد و گفت : -اگه منم جای تهیونگ بودم دنبالت میکردم. +چی؟ .ɴᴀᴍᴇ: One Day(یک روز) .ɢᴇɴʀᴇ: horror, classic .ᴄᴏᴜᴘʟᴇꜱ: kookv .ᴡʀɪᴛᴇʀ: Artemis .#kookv .#Horror