𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫: Naj
•T.me/kaisooficologyبعد از اجراشون اومده بودن تا دورهم نوشیدنی بخورن
-چر..چرا؟!
کیونگسو به لکنت افتاد و درحالی که دماغش رو به دست اون یکی میمالید سعی کرد نیمه ی پر لیوان رو ببینه.
-چرا باعث میشی ایگیو برم؟!
جونگین خندید و اذیتش کرد
-اووو، چیشده؟ دوستش نداری؟
مرد کوچکتر سعی کرد دهنش رو باز کنه که اعتراض کنه ولی دوستپسرش رو میشناخت، جونگین برای اذیت کردنش به درخواستش ادامه میداد تا چیزی که میخواد رو بگیره. جونگین آروم نجوا کرد و دستش رو روی گونه های مرد مست کشید.
-آووو، مشکل چیه؟ هووم.بهم بگو
کیونگسو نالهای کرد، به شونه ی جونگین ضربه زد که باعث شد اون پسر بلندتر بخنده. لبهاش ناراحت جلو اومد و جرعه ای بزرگ از نوشیدنیش خورد و جونگین اضافه کرد.
-تو که آخرشم از انجام دادنشون لذت میبری
خب میشه گفت دروغ نمیگفت، اون فقط برای اولش که چطور شروع کنه استرس داشت ولی تصمیم گرفت که باهاش کنار بیاد. به نظر میرسید که فنها هم اینو دوست دارن ولی این واقعیت رو خوب میدونست که جونگین به کم راضی نمیشه و ازش بیشتر میخواد و این یکم بیشتر روی اعصابش بود. اینکه کاری که معمولا جلوی فنا، دوربین و همه نمیکرد رو میخواست انجام بده براش اعصاب خوردکن بود.
-جونگین انقدر اذیتش نکن
صدای جونمیون باعث شد تا پسر برنزه لبخند بزنه و صندلی کیونگسو رو نزدیک خودش کشید و لپ های گردش رو بوسید.
-ببخشید
کیونگسو سرش رو تکون داد
-تو به همه گفتی که من هایپبوی رو توی حموم تمرین میکنم!
جونگین که انگار داشت توی بهترین لحظه های عمرش زندگی میکرد جواب کیونگسو رو داد.
-توام گفتی که همچین کاری نکردی
اینکه روی صورت جونگین لبخند دید براش آزاردهنده بود و بعضی وقتا باخودش فکر میکرد چطور میتونه اون رو توی عمق ۵۰متری از زمین دفن کنه. نوشیدنیش رو تموم کرد و بدنش رو سمت جونگین چرخوند و با صدا و لحن کیوت گفت
-هیونگ
-کات، چرا اون انقدر کیوته؟!جونمیون هیونگ، چرا کیونگسوی من انقدر خواستنیه؟بکهیون هیونگ تو دلیلش رو میدونی؟
جونگین نتونست جلوی خودش رو بگیره و شروع به غر زدن کرد و سمت صورت کیونگسو خم شد و دوباره لپ گردش رو بوسید.
-بیا بریم خونه، هوووم؟
اون دوتا اول اونجا رو ترک کردن و جونگین دستش رو دور شونه ی کیونگسو انداخت و وقتی دید کسی اون اطراف نیست پسر رو به خودش نزدیکتر کرد و سمت صورتش خم شد و سریع لبش رو بوسید.
-هیونگ کیوت خودمی
-آآآ جونگینااااا!
YOU ARE READING
Kaisoo Moment Book
Short Storyداستان های کوتاه و هیجان انگیز از مومنت های کایسو🐻🐧 یادتون نره با ⭐و🗣 از نویسنده حمایت کنید.