two:Unify

454 75 6
                                    

شازده کوچولو گفت:
بعضی کارا
بعضی حرفا
بدجور دل آدمو آشوب میکنه
گل گفت مث چی؟
شازده کوچولو گفت:
مث وقتی که
می دونی
دلم برات بی‌ قراره
و کاری نمی کنی

******

"Jin"

+ اون اینجا چیکار میکنه ؟

نمیتونستم باور کنم اون با فاصله یک متری رو به روم ایستاده بود‌.

: جین به خودت بیا ! کیم جـــیـــن!!!!

با صدا شدنم توسط وی هیونگ به خودم اومدم ، الان وقت این نبود که شبیه یه پسر کوچولوی رها شده نگاهش کنم.

به هر حال اون رقیب منه

چشامو ازش گرفتم به گلدون مقابلم دادم ، کاش اینجا بودی سوکجین!

ابروهامو تو هم بردم، اون عطر کوفتی داشت اذیتم میکرد ....

"Yoongi"

بی توجه به فلش های دوربین نگاهمو به اون الفای اصیل دادم رایحه نیکوتین و اقیانوسش هر شخصی رو دیونه میکرد ....

پوزخندی زدم ، درسته کیم جین ما الان رقیبیم الان وقتش نبود که بشم یونگیِ عاشق !

سکوت جمع رو فقط صدای پاشنه کفش های منو اون سه نفر می‌شکست،وقتش بود که باور کنن واقعا شدم مدیر عامل کمپانی مین ،

اون سگهای حرومزاده که خیال میکردن بدون خواهرم شرکت ورشکست میشه ، وقت مرگتون سر رسیده ...

پشت میکروفون ایستادم نگاهمو دور سالن چرخوندم عطر سرد و عصبی بعضیا لبخند رو لبهام هدیه میکرد .

+ مین یونگی هستم ؛ مدیر عامل کمپانی مین

قدرتم رو با یه عطر کوفتی بدست نیورده بودم که با تزریق یا قرص خورندنم منو مجبور به عقب نشینی کنن.

من بتام هرچقدر هم دسته دوم ولی هوشم هر شخصی خلع صلاح میکرد  .

لبامو تر کردم

+ همتون درجریان طرد شدن مین یونجی خواهر ارشدم هستین، از این به بعد مدیریت کمپانی با بنده است امیدوارم باهم شراکت خوبی داشته باشیم ؛ ممنون

دو قدم عقب رفتم و تعظیم کوتاهی کردم ، اونا لیاقت ندارن کسی براشون تعظیم کنه جماعت از دماغ فیل افتاده !

دو قدم عقب رفتم و تعظیم کوتاهی کردم ، اونا لیاقت ندارن کسی براشون تعظیم کنه جماعت از دماغ فیل افتاده !

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
𝑶𝒖𝒓 𝒃𝒆𝒕𝒂Where stories live. Discover now