خیلی خب میدونم نصفتون حوصله خوندن ندارید ولی بخونید ناموسا.
من یه چند وقتی هست دارم روی داستان این فن فیکشن کار میکنم. تقریبا ۷۰ درصدش همین الان هم تو ذهنمه پس به طبع پارتها رو با فاصله زمانی نسبتا کم(۲ یا ۳ روز) آپ میکنم. از این جهت نگران نباشید.نمیدونم چند پارت میشه. واقعا بستگی به محتوای هر پارت داره.
داستان در آمریکا اتفاق میوفته نه فقط در یک شهر. توضیحات کافی توی هر پارت قطعا بهتون داده میشه.
من عادت دارم رک و راست پیش برم، فلش بک و فلش فوروارد نداریم تقریبا. اوایل داستان سن شخصیتها کمه و بعد چند پارت طی گذر زمان میرسیم به نقطه زمانیای که شخصیتها باهم رو به رو میشن پس در حد دو یا سه پارت باید صبوری کنید. سن شخصیتها هم طی داستان بهشون اشاره میشه پس یجورایی دقت کنید موقع خوندن که گیج نشدید. شدید هم مسئلهای نیست بگید براتون توضیح میدم.
نکته دیگه اینکه عکس پسرا رو نمیذارم که به میل خودتون تصورشون کنید ولی قطعا توصیفشون خواهم کرد تو متن. هر از چند گاهی عکسشونو که متناسب با محتوای پارت هست میذارم ولی، پس خیلی نگران نباشید که از فضای مدنظرم دور شید.
خیلی حرف زدم دیگه بسه.
آهان اینم بگم که حتما تا آخرش ادامه میدم نگران نباشید.لطفا اگه دوست داشتید ووت بدید. کامنت هم به شدت خوشحالم میکنه😅
من خیلی کصدستم اینم داشته باشید یه وقت اشتباه تایی بود حتما بهم بگید😂😭
YOU ARE READING
Candle[l.s],[z.m]
Actionسرمای لوله اسلحه روی گونه سرخ شدهاش، احساس لذت بخشی رو ایجاد میکرد. اون داشت توی تاریکی آخرین لحظات زندگیش غرق میشد. ولی زبونش همچنان خوب کار میکرد. - به نظرت این عادلانس؟ - نمیدونم، آدمها با ضریب هوشیهای متفاوت متولد میشن هری، به نظرت این ع...