*از این به بعد از دید یونگی هم میخوام بزارم *
[از دید سوم شخص]
بعد ازاینکه شوگا جیمین رو براید استایل گرفت و از پله رفت پایین به طرف خونه خودش حرکت کرد ولی تو راه همه مردایی که میدید یه حرف بهش مینداختن.-هی نگو که.....
-چه خوشگله
-امشب من میرم بار توام میای
-یه هرزه جدید
-قراره امشب خیلی خوش بگذره
....
بعد از اینکه شوگا به خونش یا بهتره بگیم به بارش رسید جیمین رو روی یه تخت گذاشت و به یکی دستور داد که بهش بگن قراره چیکار کنه...+این از اون مخصوصاست
.
.
.
[از دید جیمین]
بعد از اینکه از خواب بلند شدم دیدم یکی کنارم نشسته
اصلا اینجا کجا بود چقد سر و صداست
اصلا چه اتفاق...
هیییییی تهیونگ ،شوگا،سوزننننننن
_ودففففففاکککک
#بیدار شدینچرا این دختره رو صورتش ماسک داره
#رئیس گفتن بهتون بگم که شما قراره برین رو صحنه و قراره این لباسا رو بپوشین .../اخر میذارم/
_و د فاک عمرا من اینارو بپوشم
#متاسفم ولی رئیس اینو گفتن
_اصلا چرا باید هرچی اون گفت و من عملی کنم؟
#چون شمارو از کیم تهیونگ خریدن البته سوء تفاهم نشه خودشون اینطوری گفتن
و اگه میشه اینارو بپوشین وگرنه ...وگر..هق..هق..منو میخوان بفروشن به یه اقای خیلی مسن و هول و بعضیا میگن هرکی با اون میخوابه دیگه بیدار نمیشه ....خواهش میکنم_ولی...ولی اخه...باش..باشه
.
.
.
.
*بعد از پوشیدن لباس*
[سوم شخص]_ببخشید ولی این یکم...زیادی دخترونه منو نشون نمیده؟
#بله ...رئیس خودشون انتخاب کردن چون سفارش شده تا مثل دخترا باشین
و کیوت#لطفا بیاین بریم دیگه وقتشه
_اممم قراره کجا بریم
#قراره رقص با میله انجام بدین
_واتتتتتت
#لطفا از این طرف
_قراره جلو همه این کارو انجام بدمولی دیگه جوابی نداد
و بعد از چند دقیقه دختر یه درو باز کرد و جیمین رو به داخل هل داد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سیلوممممم....
ببخشید این پارت کوتاه شد
امیدوارم حالتون خوب باشین
خب بابت شرط ۵ تا باشه
و اینکه اونایی که میخونین ووت نمیکنین🌚🗡🪓
بایی
YOU ARE READING
gambling ♧ Yoonmin
Fanfictionهاییییییی این اولین فیکمه پس زیاد انتظار خوب بودن ازش رو ندارم اسمم ماریاست نیک نیممه ژانر:قمار،جنایی،اسمات(اولین بارمه پس شایدم نباشه)،گی شایدم استریت از اندش مطمئن نیستم شاید هپی اند شاید سد اند کاپل اصلی:یونمین کاپل های فرعی:............ مرصی...