*معذرت میخام بابت تاخیر
@شکایتی نیست "بعد از سکوت دوطرفه"پس شروع میکنیم
.............
[از دید نویسنده]
طبق معمول بعد از قاطی کردن کار ها شروع به پخش کرده میرسه همه آرامش خودشون رو حفظ میکردن و خووشون رو اماده و با اعتماد بنفس نشون میدادند اما اینجا فقط آقای پارک بود که مثل یه رادیو خراب داشت تلاش خودشو میکرد تا خودش رو بدون استرس نشون بده ولی نمیتونست@خب شروع میکنیم اقای پارک بفرمایید....قربان بفرمایید
#اوه نگران نباشین اقای پارک حتما شما میبرین (یکی از اون سه تا از حرزه ها)
#ارع درسته شما میبر....
●خفه شین و پاشینن گمشین بیرون"با صدای بلند"#"پوزخند"اوه احمق بیچاره مارو باش میخاستیم به تو امید بدیم عمرا بتونی شوگا رو ببری
●خفههه شینننبعد از اینکه حرزه ها پاشدن که برن همشون متلکی به پارک انداختن و رفتن و اینجا جیمین رو با یه پوزخند میتونیم ببینیم ک داشت به پدر احمقش نگاه میکرد
+خب خب اقای پارک میدونم میبازی ولی دیگه اینقدر حرص خوردن زیادیه برات جوش میزنی
"با یه پوزخند صدا دار"پارک تا خاست چیزی بگه کار پخش کن وارد بحث شد...
@خب لطفا شروع کنید دو دیقه تایمتون از الان شروع شد کی اول از من کارت میخاد؟/بعد از اینکه هردو نگاه سر سری انداختن پارک قبل از شوگا داد زد
●من میخااااام منن
@اوه اقای پارک لزومی نداره داد بکشید فقط نیازه با صدای اروم بگید من میخام.....بفرماییدبعد دادن کارت باز سکوتی برپا شد تا پارک گفت:بازم میخام
@اوه متاسفم ولی رقیبتون اول باید یکی لگیره تا نوبت شما بشه....قربان کارتی نمیخاین؟
●این هیچ کجای قانون نبود ولییییی"بازم با داد"
@یاااا"با صدای نسبتا بلند تر از صدای اقای پارک"معذرت میخام ولی فک کنم گفتم که بجز درخاست چیز دیگه گفته نمیشه
+اوه بیچاره الان حتما میخای بهم التماس کنی تا یه کارت بردارم؟باشه برمیدارماقای پارک پیروزمندانه و خوشحال به دست کارت پخش کنی که داشت کارت رو درمیاورد تا به شوگا بده نگاه میکرد تا اینکه صدای شوگا بازهم تو گوشاش پیچید:
+اما....یه شرطی داره..
●هرچی باشه قبوله
+هرچی؟..."با پوزخند"
●ارع
+زن دومتو میخام*"با پوزخند صدا دار"
●چی ولی عمرااا
+باش اوه از تایممون چقد مونده؟
@سی دقیقه قربان
+خب نظرت پارک میخای کارتی بردارم یا نه؟
●آهههه لعنت بهش.... ارع بردار مال خودت
+اوه عالیه....چقد از زمان مونده؟
@ده ثانیه
+لطفا یه کارت بده"با دراز کردن دستش جملشو گفت"
@بفرمایید
●به منم بده زود باش بدو بد....
@وقتتون تمومه لطفا کارت هاتون رو نشون بدیددر همون دقیقه پارک احساس کرد یه ضربان جا انداخت
بعد از انداختن کارت های شوگا توسط خودش کارت پخشکن روبه پارک شد و گفت:آقای پارک لطفا..."بعد از نیم نگاه پارک رو کارت پخشکن"...کارت هاتون°صدای انداخته شدن چند کارت°
@خب...."بعد از چک شدن کارت ها توسط کارت پخش کن"برنده این دور .....آقای پارک هستن اما زن دومتون برای قربان هستش
●ارههههههه"با احساساتی پیروزمندانه"...چی نه تو یااااااما درهمین حین کس دیگیم ناراحت از باخت شوگا بود چرا که اگه پدر جیمین میبرد جیمین بازهم مجبور به اون کارها بود
+اوه اقای پارک بنظر من زنتون یا دیگه بهتره بگم....حرزه من بهتر از بردنه "با خنده"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سالام 🌞🌞
من اومدم باز با قصه های شیرینم
ووت و کامنت یادتون نره
خدایی خسته شدم دیگ نتونستم بنویسم بخاطر همین شرطارو کم میزارم 🫂🫂🥲
ببینید چقد من مهربونم 🤡🤡
هیچی دیگ
*زن اولش ینی مادر جیمین مرده بخاطر همون پارک یه زن دیگه گرفته
💢💢شرط ها:1کامنت،7تا ووت 💢💢
هیچی با اون عکس جیمینم حال کنید خیلی خوشگله بچم مثل فرشته هاا میمونه
⛔️⛔️⛔️⛔️برای چندمین بار میگم اینا فقط ساخته ذهن منه و هیچکدوم واقعی نیس
خسیس نباشین و ووت و کامنت بزاریم
بای بایییییییی تا پارت بعدی
YOU ARE READING
gambling ♧ Yoonmin
Fanfictionهاییییییی این اولین فیکمه پس زیاد انتظار خوب بودن ازش رو ندارم اسمم ماریاست نیک نیممه ژانر:قمار،جنایی،اسمات(اولین بارمه پس شایدم نباشه)،گی شایدم استریت از اندش مطمئن نیستم شاید هپی اند شاید سد اند کاپل اصلی:یونمین کاپل های فرعی:............ مرصی...