{Earth 838}
"دونات یا شوارما؟" پگی پرسید و تونی
چشماشو چرخوند. "نه، من...یه...جواب
میخوام...درباره کسی که تو میشناختی.
ام..منظورم خودم نیست...یا هاوارد....
یا ماریا....ام..." پگی به نظر گیج شده بود.
"حتما. کی؟" پگی گفت و تونی لبش رو
گاز گرفت. "یه مرد لجباز و شجاع با موهای
طلایی و چشم های اقیانوسی..."
----
{Earth 616}
"....یبار دیگه بگو....چی؟"
استیو راجرز با صورتی آروم ولی دو
چشم وحشت زده به بروس بنر نگاه
کرد. "تونی...اون گم شده...اون به
وسیله ثور دست زد. خارج از اینکه من
بهش نزدیک هزار بار گفتم که دست نزنه.
و الان اون...غیب شده...." چیزی شنیده
نشد.....جز صدای افتادن چیزی یا کسی.
استیو راجرز. کاپیتان آمریکا. روی زمین
افتاده بود. "استیو الان...غش کرد؟"
کلینت پرسید و بروس اره ای گفت.
کلینت هورتی از شیک توت فرنگیش
کشید و هومی کرد. "این جدیده."
----
{Earth 838}"اس...استیو....؟ اون..چی شده؟"
پگی نگران پرسید و تونی پرید. "نه، نه.
نه! اون حالش خوبه. عالیه! مثل همیشه.
رو فرم و ملایم و....حامی و مهربون..."
"آنتونی، مشکل چیه؟" پگی دست تونی
رو گرفت و تونی صورتش افتاد.
"من، خوب....میخواستم ازت...تایید
بگیرم....یعنی اوکی...یعنی...موافقت..."
پگی پلک زد. "موافقت؟ موافقت....اوه."
پگی به صورت تونی که کمی قرمز شده
بود نگاه کرد. سکوت.....
صدای خنده پگی کارگاه رو گرفت.
"پگی! این جدیه!" پگی اشک گوشه
چشمش رو پاک کرد. "انتونی، تو یه
احمق به تمام معنایی!" پگی گفت و
تونی اخم کرد. "نخیرم! من یه نابغه ام."
"استیو؟ واقعا؟ دلم حقیقتا برای اون
میسوزه." تونی یه ابروش رو بالا داد.
"هاها، بامزه بود کارتر، واقعا عالی. ستاره
طلایی رو بردی حالا میشه جوابمو بدی."
پگی جوابی نداد. فقط با لبخندی گرم
به تونی نگاه کرد و اون رو توی بغلش
گرفت. "جوابم کافیه؟ چون بله منو داری."
تونی خندید. "ممنون خاله پگی."
پگی پوزخندی زد. "مشکلی نیست، تونز"
(نه بابا من اصلا گریه نمیکنم شماها دارین
گریه میکنین، این شایعه ها چیه....
- درحال زجه زدن)
---
YOU ARE READING
what if ..? (Tony Stark Volume)
Adventureیه درس برای تونی استارک! که به چیز های آزگاردی که ازشون چیزی نمیدونه دست نزنه! #stony سلام مفتخرم از آشناییتون و اینکه اینجا عجیب ترین و مضخرف ترین داستان های مارول رو میگیم✨👁️👄👁️