جین_هی!.
هر دو شوکه به طرف جین که کت طلایی رنگی به تن داشت و اسلحه رو به طرفشون نشونه گرفته بود برگشتند. جین در حالی که با نگاه سردی بهشون خیره شده بود رو به جیمین گفت.
جین_میدونی، برای آدمی که ادعا میکنه بی گناهه بدون شک با جنایتکارای زیادی میپلکی.
جیمین _واقعا بی گناهم.
شوگا_برای بار اولش دزد معرکه ایه.
جیمین با حرص رو به چهره ی پوکر شوگا گفت.
جیمین_توش خوب نیستم.
شوگا_هستی.
جیمین _اینو نگو.
شوگا با همون حالت پوکر و بی نهایت حرص درآرش نیشخندی زد و ادامه داد.
شوگا_خودتو دست کم نگیر.
جیمین_خفه شو.
شوگا_عالیه در حد بنز، بلد نیست تعریف بشنوه.
جیمین درحالیکه برای شوگا خط و نشون میکشید و توی دلش نفرینش میکرد رو به جین توضیح داد.
جیمین_ازت میخوام درک کنی، بیشاپ پشت کل این ماجراست، اون برام پاپوش دوخت.
جین با خونسردی چند قدم جلو اومد و گفت.
جین_خب اگه حق با تو باشه و کل این قضایا زیر سر بیشاپه و توام بیگناهی ثابتش کن.
دستبند رو به جیمین داد و ادامه داد.
جین_بفرما، دوستت رو دستگیر کن.
جیمین _ما دوست نیستیم.
شوگا_صرفا کارمون یکیه.
جیمین_نه کارمون یکی نیست.
شوگا_خب اقا یکی نیست، کارامون شبیه به همه.
جیمین _اصلا شبیه به هم نیستن...
جین_هر دوتون خفه شین! یا تو اونو دستگیر میکنی یا من هر دوتون رو دستگیر میکنم، کدومش مامور پارک؟.
جیمین با "مامور" صدا زده شدنش متاصل لب هاشو جمع کرد و نگاهی به اطرافش انداخت و در آخر با تکون دادن سرش تاییدش رو به جین نشون داد و پشت به جین رو به روی شوگا ایستاد.
جیمین _متاسفم مرد.
شوگا_اوه، بیخیال.
جیمین _تو بازداشتی.
شوگا_تو حرف اونو گوش میدی؟ بعد از تمام اتفاقاتی که با همدیگه پشت سر گذاشتیم...
با دیدن جیمینی که فقط برای حواس پرت کنی جین دست بند هارو بست و داخل دستش نگهشون داشت. ساکت شد و نامحسوس نیشخندی زد و طوری که صداش به جین نرسه زمزمه کرد.
شوگا_عاشقمی؟.
جیمین _ازت متنفرم!.
در حالی که شوگا رو که هم قد و اندازه ی خودش بود رو پشتش نگه داشته بود سمت جین برگشت .
شوگا_محکمترش نمیکنی؟.
جیمین _دیدی؟ من آدم خوبی ام.
لبخندی زد و سرش رو کمی کج کرد و همونطور که به اندازه کافی به جین نزدیک شده بود ادامه داد.
جیمین_ولی بعضی وقت ها کارهای بدی میکنم.
با پایان حرفش زد زیر تفنگ جین و به طرفی پرتش کرد و بدون فرصت دادن به جین که از شوک در بیاد با شوگا سمت در سالن عتیقه جات دویدند و در رو بستند.
جین از پشت در داد زد.
جین_جیمین!.
جیمین _بیا تاج رو برداریم و ازینجا بریم.
شوگا_نمیخوای راجب اتفاقی که الان افتاد حرف بزنی؟.
جیمین _داری در مورد چی حرف میزنی؟.
شوگا_یه لحظه ی عاشقانه بینمون بود!.
جیمین _هیچ لحظه ی عاشقانه ای نبود.
شوگا_نه، من مطمئنم یه لخظه ی عاشقانه بینمون بود.
جیمین _شات آپ.
از بین میز هایی که حامل عتیقه جات بود گذشتند و به طرف تاج طلایی بیست سانتی که وسط تمام عتیقه جات میدرخشید حرکت کردند.
ده قدم به میز مونده بود که با قرار گرفتن پسر مو بنفش دقیقا جلوی میز از حرکت ایستادند.
جونگکوک_دنبال چیز خاصی میگردین یا فقط مرور میکنید؟.
شوگا_به نظر افتضاح میای.
جونگکوک_هممم، میدونید یه راه اسونتری هم به داخل بود اما خیلی شک دارم که از پسش بر می اومدین.
پوزخندی زد و در حالی که با سر انگشتاش تاج رو لمس میکرد ادامه داد.
جونگکوک_حالا که من از سه تا تاج دوتا رو دارم برای اخرین بار بهتون فرصت میدم که پیشنهادم رو قبول کنین.
جیمین _خب اینم پیشنهاد اولیه ی من.
جونگکوک_اوهوم.
جیمین_شما بازداشتید.
شوگا در حالی که با چشم هایی که ازش قلب میارید به اندام جونگکوک خیره بود با حرف جیمین گفت.
شوگا_اوه خدای من، حواست به اطراف باشه.
جیمین _بهت گفتم عاقبت اینکارت دستگیریه.
شوگا_درسته یه لحظات عاشقانه ای بینمون بود ولی تو خیلی شرم آوری، خیلی خجالت بر انگیزه حرفاش.
جونگکوک به قسمت دوم حرف شوگا که رو به خودش از جیمین گفته بود پوزخندی زد و رو به جیمین گفت.
جونگکوک _یه چیزی، مامور پارک، میخوای دستگیرم کنی؟.
کتش رو در آورد و آستین هاش رو تا آرنج بالا زد و دست کاملا تتو شده ی جذابش رو به نمایش گذاشت.
جونگکوک_بیا.. دستگیرم کن.
شوگا از اونطرف جیمین سمت تاج رفت و گفت.
شوگا_شما به دعواتون برسین من فقط تاج رو میخوام پس...
با مشتی که از طرف جونگکوک توی شکمش خورد دستشو به شکمش گرفت و فاصله گرفت.
جیمین سمت جونگکوک حمله کرد و پشت سر هم مشت هاشو فرود آورد اما همه توسط جونگکوک دفع میشد. دست جونگکوک رو گرفت و پیچون و از پشت دستهاشو گیر انداخت.
جیمین_کارو سخت نکن.جونگکوک _سخت نیست.
جونگکوک با دیدن نزدیک شدن شوگا به تاج با تکیه ی یهوییش به جیمین با پاهاش لگد محکمی به شوگا زد و جیمین رو هل داد.
شوگا با شدت به محفظه شیشه ای برخورد کرد و شکستش.
جونگکوک با زرنگی نیزه ی سیاه رنگ که از برخورد شوگا با محفظه شیشه ای روی زمین پرت شده بود رو برداشت و رو به اون دو که رو به روش ایستاده بودند گارد گرفت.
جیمین به سرعت با آرنج شیشه محفظه ی کنارش رو شکوند و سپر جنس مس روبرداشت.
شوگا با دیدن تپانچه های داخل محفظه ی کنارش کار جیمین رو تکرار کرد و با تمام قوا با آرنج به شیشه ضربه زد اما تنها چیزی که نسیبش شد شیشه ای سالم، پوزخند جونگکوک، نا امیدی داخل چشمای جیمین و آه و ناله حاصل از درد آرنج خودش بود.
شوگا_آخ، آااخ، فاااااک یووو، ریدم توت.
جونگکوک شروع به ظربه زدن با نیزه سمت اون دو کرد.
شوگا به سختی جا خالی میداد و سعی میکرد ضربات رو دفع کنه.
جیمین با سپر مسیش بیشتر ضربات جونگکوک رو دفع میکرد و جا خالی میداد.
جونگکوک با ته نیزه ضربه ای به زیر دل جیمین زد و به گوشه ای پرتش کرد و با انداختن نیزه دور گردن شوگا و هول محکم پاهاش به ویترین شیشه ای کوبیدش.
شوگا با زرنگی نیزه ی دیگه ای از قفسه انواع و اقسام نیزه های کنارش برداشت و رو به جونگکوک گارد گرفت. جیمین سپر به دست هم از پشت جونگکوک در اومد و دوتایی شروع به ضربه به طرف جونگکوک کردند.
جونگکوک با زرنگی درحالی که ضربه های نابلد شوگا رو جواب میداد و با زدن زیر پای جیمین انداختش زمین و نیزش رو با شدت سمت شکم شوگا هول داد.
شوگا با چشم های درشت شده درحالی که به نیزه که از کناره پهلوش رد شده و هیچ آسیبی ندیده خیره شده بود با نزدیک شدن سریع جیمین به جونگکوک نیزه رو گرفت و محکم از دست جونگکوک کشید.
جونگکوک بازوی چپ جیمین و گرفت و محکم به زمین پرتش کرد و و سمت شوگا که ده قدم باهاش فاصله داشت چرخید. شوگا نگاهی به نیزه داخل دستش انداخت و به گوشه ای پرتش کرد و مشت هاش رو بالا آوردو گارد گرفت و و نیمچه پرش هایی برای گرم شدن انجام داد.
جونگکوک اخمی کرد و درحالی که زبونش رو روی لبش میکشید گارد گرفت.
شوگا با دو پرش پایانی بی توجه به جونگکوک شروع کرد به دویدن و دور شدن از جونگکوک.
پسر مو بنفش بی حوصله چشمی چرخوند و با آهی از نا رضایتی شوگا رو دنبال کرد.
کوک از روی زمین دستبندی که تا قبل از مبارزه از دست جیمین افتاده بود رو چنگ زد و به دست شوگا که نرسیده به تاج بود قفل کرد.
دومین حلقه ی دستبند رو با حرکت سریعی به دست جیمینی رو که خودش رو به اونها رسونده بود قفل کرد و با کوبوندن سر اون دو به هم روی زمین انداختشون.ستاره رو نارنجی کنید و نظرات ارزشمندتونو باهام در اشتراک بزارید ممنون از حمایتتون 💜🌛🌞
VOUS LISEZ
mouse trap/تله موش
Action(complete) درباره یک مامور اینترپله که تحت تقیب ترین دزد هنری جهان رو مورد پیگرد قرار میده. «اگه mouse trap رو سرچ کنید دوتا میاره اکانت قبلیم پاک شد پس فیک هارو با اکانت جدیدم آپ میکنم لطفا حماین کنید» زمان آپ:هر جمعه genre:bl,comedy,action,crimi c...