↩️حرفای آخر پارتمو بخونید لطفا↪️
هوسوک تهیونگ رو که خوابش برده بود رو براید استایل بغل کرد و گفت:
÷ ما دیگه بریم… تهیونگ هم… با لبخند به جفتش نگاه کرد:
÷ خوابیده…رو به جیمین ادامه داد:
÷ ممنونم بابت پذیرایی جیمین، جونگ کوک فردا یادم بنداز قرارداد های جدید رو بدم بخونی، فعلا بچه ها .
با رفتنشون جونگ کوک هم الیا رو که بخاطر بازی زیاد با تهیونگ رسما بیهوش شده بود رو بغل کرد و هر سه بالا رفتن.
جیمین وارد اتاق شد و دستش رو به سمت بلوز سفیدش برد.
دکمه هاش رو باز کرد و با یه حرکت از تنش در آورد. با صدای قفل شدن در ترسیده چرخید که با دیدن جونگ کوک که لبخند شیطانی ای میزد با خنده عقبکی رفت:
_ نه جئون… نه…
با قدم برداشتن جونگ کوک به سمتش خواست فرار کنه که جونگ کوک از پشت گرفتش و به تخت کوبید.
روش خیمه زد و دستاش رو دو طرف صورتش ستون کرد:
+ گفتم که تو تخت جوابت رو میگیری.
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑اسمات🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
در ادامه حرفش، لبای خندون جیمین رو به دندون گرفت. جیمین با نیاز پاش رو دور کمر آلفا حلقه کرد و در حالی که به بوسه های خیس و پر سر و صداش پاسخ میداد، سعی کرد دکمه های بلوزش رو باز کنه.
جونگ کوک با باز شدن بلوزش لباشون رو از همدیگه فاصله داد و صاف نشست.
بلوزش رو از تن در آورد که یهو جیمین نشست و با یه حرکت جا به جاشون کرد.
روی شکم شش تیکه جونگ کوک نشست و لبخند شیطانی ای به صورت متعجب کوک زد:
_ امروز من کارا رو انجام میدم ددی.
کوک ابروی بالا انداخت که جیمین به سینه ش حمله کرد و پوست سفتش رو به دهن گرفت و مکید.
آهی از حس عجیب مکیدن سینه ش کشید و با لذت غرید:
+ داری کبودش میکنی بیبی.
جیمین بی توجه به حرفش آروم آروم پایین رفت و در حین اینکه عضلاتش رو می بوسید و می مکید، شروع به باز کردن کمربند کوک کرد.
سرش رو فاصله داد و زیپ رو پایین کشید که دیک راست شده کوک بیرون پرید و باعث شد جیمین تک خنده ای کنه. دستش رو روی رگه های دیک آلفاش کشید و سر خم کرد:
_ سلام رفیق .و کلاهکش رو وارد دهن خیس و گرمش کرد .
با این کارش جونگ کوک ناله غلیظی کرد و با یه دست ملافه رو توی مشتش کشید:
+ فاااعک… لعنتی چیم…
جیمین با شنیدن ناله های آلفا، حجم بیشتری رو وارد دهنش کرد و با تکون داد سرش، شروع به خوردنش کرد.
YOU ARE READING
Never Without You
Fanfictionجیمین امگاییه که از نظر مالی خیلی تحت فشاره... این موضوع باعث میشه که پا بزاره روی خط قرمزش... خوابیدن با آلفایی که جفتش نیست! برای پول!... چی میشه که جونگ کوک، آلفای کمیاب و رئیس یکی از قویترین پک های کره زمین، توی یه مهمونی، رایحه جفتش رو حس کنه و...