《اگه میشه حرفامو آخر پارت بخونید و سوالامو جواب بدین》
روی صندلی کمک راننده نشوندش و خودشم پشت فرمون نشست. با راه انداختن ماشین شماره هوسوک رو گرفت:
+الو هوسوک؟… میدونم میدونم ولی مجبور شدم… بعدا بهت میگ… آههه… جیمین نکن… بهت زنگ میزنم هوسوک، اوضاع رو کنترل کن.گوشی رو قطع کرد و دست جیمین که در تلاش برای باز کردن کمربندش بود رو چنگ زد:
+ بیبی، پشت فرمونم.🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑اسمات🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
جیمین بی توجه کمربندش رو باز کرد و زیپش رو پایین کشید. دیک جونگ کوک رو که حالا از فرومون های جیمین بیدار شده بود رو توی دست گرفت و کلاهکش رو لیسید.
جونگ کوک فحشی داد و فرمون رو میون دستاش فشرد:
+ جیمین، آهههه فااااک…جیمین دیک کوک رو تا جایی که میشد وارد دهنش کرد و سرش رو تکون داد. صدای ملچ مولوچ جیمین و آه و ناله های کوک فضای ماشین رو گرفته بود.
بالاخره با اومدن جونگ کوک جیمین با لذت تمامش رو خورد که جونگ کوک توی حیاط عمارت ترمز کرد و با بالا کشیدن زیپش و بستن کمربندش پیاده شد. جیمین رو روی دوشش انداخت و وارد عمارت شد.
+ آجوما عمارت رو خالی کن.وارد اتاقشون که شدن جیمین رو بروی تخت پرت کرد و شلوارش رو بیرون کشید. روش خیمه زد و لباش رو محکم بین دندوناش گرفت. جیمین با گرفته شدن دیکش و مالیده شدنش آهی توی گلو کشید و به بازوی بزرگ کوک چنگ انداخت. به سختی خودش رو عقب کشید و به پایین تنه ش خیره شد. با دیدن دیک خیسش توی دستای آلفا با اخم ناله ای کرد و غر زد:
_ آه آلفا… این… این… فاک.کوک با شیطنت فشاری بهش وارد کرد که جیمین فحشی داد و سرش رو به تخت کوبید.
مدت زمان زیادی نگذشت که کام جیمین با فشار بیرون پاچید، اما خب… دقایقی بعد دوباره درد بدی توی پایین تنه ش پیچید.
جونگ کوک با دیدن دیک دوباره بیدار شده جفتش و ورودیش که مدام ازش اسلیک بیرون میریخت خندید:
+ اوه بیبی… از اینجا خیلی خوشگلتر شدی.مشغول باز کردن کمربندش شد و بعد از در آوردن شلوارش کشو رو باز کرد. خواست بسته کاندوم رو برداره که مچ دستش اسیر دستای داغ جیمین شد. متعجب نگاهش کرد که جیمین گفت:
_ نمیخواد.+ جیم…
شوکه لب زد که جیمین گفت:
_ من… من یه توله میخوام ددی.سرش رو به طرفین تکون داد:
+نه نه نه… نمیشه! یادت رفته دکتر چی گفت؟ ممکنه…با زوری که نمیدونست از کجا اومده کوک رو محکم به تخت کوبید و روش خیمه زد:
_ قول میدم مواظب باشم، هرکاری بگی میکنم ولی… بزار حاصل عشقمون رو بغل کنم… لطفا کوک.
STAI LEGGENDO
Never Without You
Fanfictionجیمین امگاییه که از نظر مالی خیلی تحت فشاره... این موضوع باعث میشه که پا بزاره روی خط قرمزش... خوابیدن با آلفایی که جفتش نیست! برای پول!... چی میشه که جونگ کوک، آلفای کمیاب و رئیس یکی از قویترین پک های کره زمین، توی یه مهمونی، رایحه جفتش رو حس کنه و...