دستاش ناخودآگاه سست شد و کیک از میون دستاش لیز خورد.
با برخورد کیک به زمین قدمی جلو برداشت:
_ چ-چی؟…: آلفا رو گرفتن لونا، کسی نیست پک رو رهبری کنه.
دستش به شکمش چنگ انداخت:
_ چی داری میگی لعنتی.: پک چوی…
اون حرومی…
سرش داشت گیج میرفت.
دستاش مشت شد.
جلو رفت و گفت:
_ باید بریم، آدما رو آماده کن، زود.: اما…
_ زودباااش.
با بیرون رفتنش سریع روپوشش رو چنگ زد و پوشید.
& چیکار داری میکنی اوپا؟ یادت رفت که…
نگران به الیا خیره شد:
_ بهم نیاز داره الیا… حسش میکنم، نمیتونم کاری نکنم.بیرون رفت که چانگ ووک سریع جلوش رو گرفت:
] نمیتونم اجازه بدم لونا._ برو کنار ووک، لطفا.
چانگ ووک نگران لب زد:
] شما بعد آلفا رئیس مایید، آلفا همیشه نگران شما بودن، ایشون خبر داشتن، بهم سپردن نزارم اتفاقی براتون بیوفته… پس نمیتونید برید لونا.یقه چانگ ووک رو چنگ زد:
_ توقع داری وقتی آلفام توی دل خطره عین احمقا اینجا بشینم دعا کنم که زنده برگرده؟… نه ووک! من میرم نجاتش بدم و تو… از لونات اطاعت میکنی.چانگ ووک با اینکه آلفا بود ولی به دلیل وجود کمی از قدرت کوک توی وجود جیمین و از همه مهمتر لونا و مادر پک بودنش، سریع اطاعت کرد و عقب رفت.
به سمت بی ام دبلیو مشکی ای که منتظرش بود رفت و سوارش شد.
راننده نیم نگاهی از آینه بهش انداخت و گفت:
) لونا، رئیس جانگ گفتن منتظرشون بمونیم.سری تکون داد و دستش رو روی شکمش گذاشت.
‘ دوباره از دستت نمیدم، حاضرم هر کاری بکنم که هر سه زنده برگردیم… لطفا مراقب پاپا باشه عزیزم ‘
با باز شدن در کناریش و سوار شدن هوسوک راننده بالاخره راه افتاد.
هوسوک که میدونست الآن دعوا کردن با جیمین سر اومدنش اصلا کار باحالی نیست، چیزی نگفت و خواست بیخیال باشه که…
‘ این رایحه… برای جیمین که وانیله، بقیه هم آلفان،.. پس’…
به جیمین نگاه کرد که با دیدن دستش رو شکمش، شکش به
یقین تبدیل شد:
÷ تو باردارییی؟جیمین معذب لب گزید که هوسوک بازوش رو محکم گرفت:
÷ زده به سرت؟… قبلی بس نبود؟ برای چی اومدی جیمییییییییین؟جیمین حرصی دستش رو بیرون کشید و گفت:
_ مطمئن باش اگر خونه بمونم، از شدت استرس این بچه زنده نمیمونه.
YOU ARE READING
Never Without You
Fanfictionجیمین امگاییه که از نظر مالی خیلی تحت فشاره... این موضوع باعث میشه که پا بزاره روی خط قرمزش... خوابیدن با آلفایی که جفتش نیست! برای پول!... چی میشه که جونگ کوک، آلفای کمیاب و رئیس یکی از قویترین پک های کره زمین، توی یه مهمونی، رایحه جفتش رو حس کنه و...