12

90 10 0
                                    

,

خانواده کیم سال‌ها به خاطر کمک‌ها و کارهای
خیریه‌ای که برای کودکان بی سرپرست انجام
می‌دادند، شناخته شده بودند. جئون جونگ کوک
نیز پس از مرگ در یکی از بنیادهایی که توسط
والدینش که برای خانواده کیم کار می کردند افتتاح
شد، بزرگ شد. اما او با بچه های دیگر فرق داشت.

خانواده کیم حساسیت خاصی نسبت به او نشان
دادند. جونگ کوک تا زمانی که بزرگ شد احساس
میکرد جزئی از آن خانواده است.
این احساس با بازگشت کیم تهیونگ از دانشگاه و
تغییر نگرش او تأثیر خود را از دست داد. جونگ کوک اکنون تنها یکی از کارمندان خانواده کیم بود. اما اگه جونگ کوک فقط یکی از کارمندان باشد کیم تهیونگ
جلوی در خانه اون چیکار میکرد؟

جونگ کوک پس از خواندن پیام روی صفحه در شوک بود. به دلیل احساسی که نمی توانست نامش را ببرد، اغلب چشمانش را پلک می زد. نفس های عمیقی کشید،  از درون درونه خودش هشدار داد که باید آرام شود و
قدم هایش را به سمت در کرم هدایت کرد.

کیم تهیونگ اخم کرد وقتی جونگ کوک هنوز در رو باز نکرد.مشکلی وجود داشت؟ در حالی که مشتش را بلند کرد تا در را بزند، در باز شد. ابروهای اخم شده کیم تهیونگ با دیدن مرد جوان در مقابلش صاف شد.

جونگ کوک فرصتی برای تعویض لباس هایش نداشت.
به همین دلیل جلوی تهیونگ با شورت مشکی که تا یه وجب بالای زانوش پوشیده بود و یک تی شرت اورسایز با یقه پهن.

+ خوش اومدین قربان

گفت. تهیونگ با شنیدن صدا مرد جوان روبرویش را بررسی کردن رو تموم کرد و به چشمان او نگاه کرد.
گونه های جونگ کوک قرمز نبود، اما معلوم بود که خجالت می کشد. آیا بخاطر بررسی کردنش خجالت
می کشید؟ تهیونگ از وضعیت خانه جونگ کوک
خوشش آمد و ناخودآگاه مرد جوان روبرویش رو
بررسی کرده بود.
وقتی متوجه شد خجالت زده اش کرد....
حس کرداز خجالتش خوشش اومده.

_ ممنون، جئون
وقتی نگاه های کنجکاوانه جونگکوک را روی کیسه دید
_ چون نمیدونستم به عیادت مریض چی میارن دسر خریدم
شروع کرد تعریف کردن.چون نمیدونست مرد جوان
چی دوست داره چند مدل دسر گرفته بود.

+متشکرم قربان، نیازی نبود زحمت بکشید.
بخاطر اینکه توی دست راستش کیسه بود، با دست
چپش به داخل اشاره کرد.
با این حرکت تهیونگ کفش و کت خاکستری تیره اش را در گوشه درآورد و وارد شد.از راهروی باریک گذشتند و وارد اتاق نشیمن شدند.
اتاق نشیمن جونگ کوک خیلی بزرگ نبود. آشپزخانه و اتاق نشیمن یکی بود. برخلاف کابینت های آشپزخانه
که رنگ خاکستری تیره بر آن غالب بود، رنگ های کرم
در اتاق نشیمن مربع شکل غالب بود. یک فرش کرم رنگ روی زمین بود. یکی از صندلی های عاشقانه با روکش چرمی قهوه ای جلوی پیشخوان جزیره بود و دیگری جلوی در بالکن. درست روبه‌روی ورودی دو صندلی
چرمی کرم رنگ قرار داشت. ساکولنت ها و اکسسوری
های ریز روی یونیت تلویزیون فضای خانه را روشن
می کرد. فضای داخلی با رکوردهای کنار واحد و چند نقاشی روی دیوار گرم می شد.

bleak' Donde viven las historias. Descúbrelo ahora