هری: من دیگه نمیتونم.. دیگه توان ندارم..
لویی: الان باید برنامه رو شروع کنیم بعد غر بزن
هری: مننن رسمااا هر قسمت بگا رفتنم رو میبینم بعد میگی غر نزنننن؟ تو که هیچ بلایی سرت نمیاد معلومه درک نمیکنیییی
لویی: اوهویییی.. انگار نه انگار من تو قسمت قبلی ممه داشتم ها
هری: با ممه هات کیو بدبخت کردی؟ درسته هری.. بهار ناموسا خجالت نمیکشی؟ نمیگی یه وقت مارو دیدی چجوری میخوای تو چشمامون نگاه کنی؟
بهار: داداشا با کسی که از معلم فیزیک و ریاضی آموزشگاهش اسمات نوشته بعدم هر هفته میره سر کلاسشون از خجالت حرف نزن😉
لویی: تو دیگه مرز های سم بودن رو جا به جا کردی.. هری بیا بیننده ها دارن بهمون سلام میکنن
هری: سلام و درد.. سلام و کوفت.. سلام و زهرمار..
نایل: هوشششششش حیوان آراااام.. الان میان تخته میکنن در اینجارو
هری: منه مظلوم.. منه بیچاره..
زین: حالا همچین بهت بد هم نگذشته تو این فف انقدر زر میزنی
هری: بزار بگم برات.. بعد میفهمی فاجعه کجاست
یهو که انگار یه چی یادش میاد ذوق زده میگه: با حضور افتخاری نایل هوراااااننننن
نایل: یا پشمای سینم.. بدبخت شدم
هری: یه یه یه😈 انقدر خوشم میاد وقتی می بینم یگی دیگم بگا میره
نایل: .......
لیام: بمیرم برا دلت مرد
نایل: شروع کن هری میخوام ببینم چجوری بدبخت شدم
هری: یکی بوووددد یکی نبود.. غیر از هری بدبخت، سوژه دیگه ای برا بگا رفتن نبوود
زین: خلاقیت صد از ده
هری: نوکرم.. این فف، تو دنیای امگاورس اتفاق میفته
لیام: ای جانمممم.. خب خب خب.. کی آلفا بود کی امگا؟
هری: مشخص نیست به نظرت؟ لویی آلفا بود و من امگا
لویی: جوووون
هری: متاسفانه امگاها تو این دنیا یه ویژگی دارن، اونم اینه که..
زین: اینه که؟...
هری: سیری ناپذیرند.
نایل: ها؟
هری: همیشه هورنی اند و یکی یا حتی دو در بیشتر مواقع باید به عنوان بکن داشته باشن
نایل: .....
نایل: منم امگاعم نه؟
هری: متاسفتم داداش
نایل بغض میکنه و زین میاد سرشو میگیره تو بغلش: زییییین دیدی چیشد😭😭 دیدی کون داداشتو چطور راحت فروختن😭😭😭 وایسا بینم.. گفتی دو تا آلفا؟
هری: آره...
نایل: ودففف.. چراا؟
هری: چون که آلفاهه ممکنه خشک شه😂
نایل: زهرمار.. خب بگو ببینم چی میشه
هری: خانواده من همشون بتا بودن،من امگا در میام.. بعد محرومیت لمسی زیادی داشتم. نجاتم میدن.. میبیندنم به یه دستگاهی که همه بدنو از لحلظ جنسی تحریک میکنه.. لویی یه آلفایی بوده که مراقب امگا بوده.. اینا امگا هارو میبرن خونه و با سکس ازشون مواظبت میکنن
لویی دهنشو باز میکنه و میخواد یه چیزی بگه و ولی منصرف میشه و میبینده
هری: لویی منو میبره خونه.. و مراقبت و اینا.. یه سگ.. یههههه سگگگگگگگگگ کمک دستشههههه و هر وقت لویی کار داره،اون منو میگاد:/
لیام: تو رو واقعا سگ گاییده🤣🤣🤣
نایل با صدای بلند تری زجه میزنه: همینم کم مونده بود سگ منو بگاددددد😭😭😭
هری: خلاصههههههه.. این وسط روابط احساسی و این کصشرا.. لویی میخواد کارشو ول کنه، که میگن اخرین امگاتو ببر بعد برو.. اون امگاعه نایله.. منم از حسودی میترکم ولی تاپر اون سگ عزیز میاد منو میگاد مشکلم حل میشه:/ و تهشم نفهمیدم چی شد فکر کنم نویسنده تریاک مصرف میکرد
زین: این تریاک نیست.. این خود شیشه است... نایل نکن.. عههه نزن سرتو دیوار
نایل: سگ.. منو.. گاییده.. میگی.. نزن؟
لیام: مظلوم..
هری: انگار نه انگار همش من بگا میرما
لیام: اینو ما عادت کردیم😂
هری: ایش
لویی: اصلا نمیتونم در وصف این کصشر چیزی بگم. پس شما بینندگان عزیز در بخش کامنت های اینجا یه چیزی در کصف این قسمت بگید و ماهم باحال هاشونو تو قسمت بعدی میخونیم😉
هری: میخوام استعفا بدم..
زین: هری بهار میگه من نمیزارم تو تا اون یه گانه تخمی رو نفهمی بری از این برنامه
هری: یا خدا.. یا جیزز.. یا سیبیلام.. یا پشمای سینه نایل.. چقدر قراره بدبخت شم اونجا؟
نایل: به نظر میاد که خیلی
هری: .....
لویی: خب ممنون از نگاه زیباتون
زین: زارت
لویی: ببند.. تا یه برنامه دیگه و یه کصشر دیگه، فلا خداحافظ
لامپا خاموش میشه ولی صدای لیام میاد
لیام: هری شاید تو زندگی قبلیت خایمال بودی که سگ گاییدت؟🤣🤣🤣
.
.
.
**************
ببینید کی زندست!!!
حالتون چطوره پشمکا
اسیدو حال کردید؟
نظرتون؟
کامنت بزارید لویی پارت بعدی اونو تو برنامه میخونه😔🤣
مواظب خودتون باشید
بوس بوس
پ.ن. نزدیک بود یادم بره و خواهرم منو بکشه.. این پارت تقدیم به خواهر کصخلم که اصلا تو واتپدم نیست🤣
YOU ARE READING
سموم بهار😂
Humorجایی برای اگاه شدن از سم هایی که تو مغز فنای عموما اینتر میگذره و خندیدن بهشون