Part24

3.3K 739 336
                                    

*
محکم کیف پول رو مقابل مرد پرت کرد و به چشم‌های روباهی شکلش نگاه کرد.

مرد کیف رو باز کرد و با دقت به پول‌های داخلش نگاه کرد.

نگاهش رو با سرکشی بالا کشید و به چهره‌ی اُمگا نگاه کرد.

"گفتی اسمت چی بود؟"

مرد با صدایی خش‌دار گفت و پوک محکمی به سیگارش زد.

"جئون تهیونگ."

تهیونگ بدون ترس زمزمه کرد و یونگی بی‌حوصله چرخی به اسلحه‌ی توی دستش داد.

مرد چشم‌هاش رو ریز کرد و گفت:"دیدن شما باعث افتخار من بود."

تهیونگ بی‌حرف نگاهش کرد و مرد نیشخند زد.

کیف رو بست و گفت:"به مرتاد بگو فردا دست به کار میشم و بهتره همه‌چیز رو خیلی خوب پیش ببره، دارم با جون افرادم به‌خاطر نجات پیدا کردن اون بازی می‌کنم."

"از لطفتون ممنونم."

تهیونگ با احترام گفت و کمی گردنش رو به تعظیم خم کرد.

مرد نیشخندش پررنگ‌تر شد و با شیفتگی گفت:"چه اُمگای شجاعی."

تهیونگ خسته نفسش رو بیرون داد و گفت:"فکر کنم کار ما این‌جا تموم شده. خدانگهدار‌."

مرد توی سکوت و اون دو نفر رو با نگاه دنبال کرد.

اون بچه، فرزند کیم جونگین بود.

پاریس مرتاد برگ برنده بزرگی بین انگشت‌هاش داشت.

*
اُمگا نفس عمیقی کشید و با استرسی پنهان به چهره‌ی پاریس نگاه کرد.

پاریس روی صندلی نشست و پا روی پا انداخت.

"خیلی گذشته پارک جیمین."

پاریس با صدایی ملایم گفت و جیمین محکم آب دهنش رو فرو داد.

"همیشه مثل یک سگ مطیع همین دور و بر بودی، چیشد که وحشی شدی و دستی که بهت غذا می‌داد رو گاز گرفتی؟"

پاریس با خونسردی گفت و به یکی از افرادش که دست جیمین رو محکم به میز مقابل می‌بست نگاه کرد.

جیمین با ترس آب دهنش رو قورت داد و لب زد:"بعد مرگ جونگ‌‌کوک به هم ریخته بودم."

"آخی. اُمگای بیچاره‌ی ما."

پاریس با تمسخر گفت و کمی به سمت جلو مایل شد.

"زمانی به هم ریختی که جونگ‌کوک کشته شد؟ یا زمانی به هم ریختی که اطلاعات جفتت رو درآوردم و برای کشتنش دندون تیز کردم؟"

پاریس با آرامش گفت و دوباره تکیه داد.

جیمین نفس سنگینی کشید و لب زد:"ما هم رو رد کردیم."

"چه ناراحت کننده."

پاریس با غمی نمادین گفت و از روی صندلی بلند شد.

Blue Side [KookV]Where stories live. Discover now