Part28

1.5K 530 171
                                    

*
نگاه خیره‌اش رو از ظرف غذای مقابلش گرفت و با مکث به چهره مرتاد که صحبت می‌کرد نگاه کرد.

چیزی از صحبت‌هاش نمی‌فهمید و اهمیتی هم نمی‌داد.

بزاقش رو قورت داد و گلوی دردناکش رو با دست لمس کرد.

بیست و چهار ساعت گذشته بود.

بچه‌اش رو از دست داد، برادرش کشته شده بود و جونگ‌کوک عجیب به نظر می‌رسید.

نگاه خیره آلفا رو روی نیم رخش حس می‌کرد.

نگاه جونگ‌کوک تمام وجودش رو هدف می‌گرفت و تهیونگ علاقه‌ای به دیدنش نداشت.

علاقه نداشت که چشم‌های آلفا رو ببینه.

علاقه نداشت که رایحه‌اش رو حس کنه.

اُمگای درونش زخم خورده از آلفای خودش بود.

توله‌اش رو از دست داده بود.

در کنار بیماری حالا دلخور و دل‌سرد شده بود.

چنگال رو کنار بشقاب دست نخورده‌اش گذاشت و سکوت رو ترجیح داد تا زمانی که بتونه از روی صندلی بلند بشه و به اتاقش پناه ببره.

"مراسم‌ کیم‌سوکجین در راه هستش و چون ما از طریق تهیونگ و این وصلت بین خانواده‌ها کمی فامیل شدیم باید بریم و شرکت کنیم."

مرتاد با خونسردی گفت و جیمین چشم چرخوند.

"کسی که در واقع با اون‌ها نسبت داره جئون مینهو و جونگ‌کیونگند نه ما."

حرف جیمین باعث شد جونگ‌کوک نگاه تیزی حواله‌اش کنه و مینجی اخم‌هاش رو به‌خاطر بی‌فکری جیمین در هم کشید.

یونگی قاشق رو توی بشقاب رها کرد و جونگ‌کیونگ گفت:"الان برنامه چیه؟ همتون قراره شرکت کنید؟"

مرتاد سرش رو به علامت تایید تکون داد و تهیونگ بلند شد.

نمی‌تونست که شرکت نکنه و ناچار بود که بپذیره.

به هرحال در نبود جونگ‌کوک تا حدودی حمایت پدرش رو به دست آورده بود و نمی‌تونست توی مراسم فرزند محبوب پدرش شرکت نکنه.

جونگ‌کوک به تهیونگ که ایستاده بود نگاه کرد و تا زمانی که اُمگا خودش رو به اتاق خواب برسونه با نگاه دنبالش کرد.

دستی بین موهاش کشید و ظرف غذا رو عقب هول داد.

اشتها نداشت و قفسه‌سینه‌اش درد می‌کرد.

قرص خوردن رو رها کرده بود و ذهن مشوش و شلوغش لحظه‌ای آروم نمی‌گرفت.

"تا یک ساعت دیگه همتون پایین باشید."

پاریس گفت و با خونسردی تیکه‌ای استیک توی دهنش گذاشت و با طمانینه جویید.

چانیول موبایلش رو کنار گذاشت و گفت:"فعلا ورود محموله رو ممنوع کردیم با اسلحه‌ها چیکار کنیم؟"

Vous avez atteint le dernier des chapitres publiés.

⏰ Dernière mise à jour : Oct 04 ⏰

Ajoutez cette histoire à votre Bibliothèque pour être informé des nouveaux chapitres !

Blue Side [KookV]Où les histoires vivent. Découvrez maintenant