My Gazelle

Part 7🌙

.
.
.
.
+من ...من چی کار کردم ؟

به دستای خونیم نگاه کردم هنوز نمی تونم هضم کنم
یعنی من آدم کشتم ؟نه نه کار من نبوده ،من همونی آدمیم که از خوشنت متنفره امکان ندارد من همچین کاری کرده باشم  دوساعتی میشد که تو ماشین تو ناکجا آباد نشسته بودم

تو آینه ماشین به خودم نگاه انداختم دستی به خون خشک شده رو صورتم کشیدم
سرم و محکم به فرمون ماشین کوبیدم دستام از شدت ترس می‌لرزید با هر بار فکر کردن به قیافه ای می‌رسیدم که درد و ترس توش موج میزد

+خدایا خودت ببخش خودت رحم کن دست خودم نبود نمی دونستم دارم چی کار میکنم

یعنی الان بکهیون ازم متنفر شده ؟
چ فکرایی که نمیکنم من دوست صمیمیشو چاقو زدن نه ی بار پنج تا ضربه چاقو درون بدنش زدم الان انتظار دارم من و حداقل به چشم هممون ی غریبه ببینه ؟

صفحه گوشیم روشن کردم و به بکهیون که درون عکس به لنز نگاه میکرد و دندون های خرگوشیش و مرض دید میذاشت نگاه کردم وسط اشک هام لبخندی زدم و دوباره تو خاطرات خوشمون غرق شدم

فلش بک به سال 2020«4 سال پیش»:
بکهیون لبخند بزن

-نمی خوام

به پسر لجباز رو به روم نگاه کردم و دندون قرچه ای از رو حرص کردم

+بسه دیگه لجبازی کنار بزار

-چیه ؟ نکنه بدت اومده ؟نکنه بخاطر اینکه جلوی لاس زدنای اون دختر بات گرفتم داری اینجوری رفتار می‌کنی
موهای به رنگ شبم رو عقب دادم

+چرا باید بخاطر اون هرزه بات و بد رفتار کنم ؟

-شاید چون ازش خوشت اومده بود

با صورت پوکر بش نگا کردم با دیدن اینکه سرش و پایین انداخته هوفی کشدیم نزدیکش شدم و دستام دور کمرش حلقه کردم

-با اینکه نمی‌دونم چه کار اشتباهی کردم ولی باشه ببخشید دیگه ام این سفر بیشتر از این کوفتمون نکن

بکهیون دستشو متقابلاً دور کمرم حلقه کرد

+لاشی میدونستی خیلی دوست دارم داداشی

اونجا اولین باری بود که ضربان قلبم ی نبض جا انداخت اولین باری بود که از خودم ترسیدم ، از بکهیون سری فاصله گرفتم
و با لکنت ادامه دادم

+م‍..منم د..وست دارم جوجه

اهمیتی به کلمه جوجه نداد
لبخندی زد

-حالا ی عکس ازم بگیر

دوربین بالا آوردم و اون صحنه قشنگ و سبت‌ کردم

پایان فلش بک

_________________🌙🦌✨_______________

های چطورین ؟🙂
شاید فردا نتونم پارت آپ کنم برا همین امروز دوتا پارت آپ کردم
و خب از شنبه امتحانا شروع می‌شه به احتمال زیاد نمی تونم تو دوره امتحان پارت آپ کنم ولی اگر بازم تونستم آپ میکنم ✨🤍