Shine in the dark

🌕 part 1

قسمت اول : shine

[ عشق ما ، افلاطونی تر از پارادایسِ رویایی بود.... و حیف... حیف که هیچ کتیبه و افسانه ای نمیتونه عمق احساس من به تو رو ثبت کنه آفتابِ قلبم.... ]
.
.
.
.

گلدن بلاد ها یا نور افزار ها ، قدرتمند ترین نژاد پارادایس بودند که سالها شاهنشاهی رو بدست گرفته و سرزمین بی انتهاشون رو گسترش میدادند....

هشت سال بود که اون سرزمین بزرگ و غرق در نور ، باران به خودش ندیده بود و هیچ کس نمیدونست دلیل قهرِ آسمان با سرزمینِ پاکی ها چی میتونه باشه !؟

همه چیز از اونجایی شروع شد که شاهزاده جونگکوک به سلطنت رسید.... آلفای اصیلی که تا هفت پشت اجدادش گلدن بلاد بودند و این خون خالص باعث شده بود یکی از قدرتمند ترین افراد سرزمین باشه....

اون میدرخشید..... زیبا تر از خورشید و پرستیدنی تر از خدایان !
حتی اسمی که براش انتخاب کرده بودند هم مقدس بود.... جونگکوک.... به معنای مهمترین فردِ یک سرزمینِ رویایی و قدرتمند.... !

********

شیش ماه بود که هیچ کس توی پارادایس ، حق ازدواج یا جفت پیدا کردن نداشت....!

از همون زمانی که لونا ، ملکه ی آلفای پارادایس اژدهای سیاه رنگی رو توی خواب دیده بود....اون هم درست بعد از فوتِ امپراطور نامجون و مراسم تاج گذاریِ پسرش....