مینی آلفامون. جئون یونگبو
امگای سلیطهامون
آلفامون
.....
_امگا و توله هر دو سالم هستن.
آلفا بار دیگه با پا های سست شده روی صندلی بخش خصوصی افتاد و نفس عمیقی کشید.
این اولین تجربهی پدر شدنش بود!شینگهِه دستی به شونهاش کشید:_هعی مرد زیادم سخت نبود.
جونگکوک دستی روی صورتش کشید و کلافه و با صدایی گرفته لب زد:_با هر جیغش صد بار مردم و زنده شدم شینگ.
_آوخی په پدر مهربون و محافظ کاری!
_آقای جئون؟ مایلید همسر و پسرتون رو ببینید؟
با چشم های درشت و براق به پرستار خیره شد. یه..- یه پسر؟
این که فوقالعاده بود. حالا میتونست به پسر خودش تنیس یاد بده. البته اگرم بچه دختر میشد میتونست کلی باهاش کارتون ببینه.
YOU ARE READING
Omega And His Baby
Werewolfوضعیت: در حال اپ کاپل: کوکوی 🐰🐯 ژانر: امگاورس، بخشی از زندگی، رمنس، اسمات، انگست، امپرگ، مافیایی خلاصه⚠️: جئون جونگکوک آلفای خوشبختی بود که با امگا کیم تهیونگ ازدواج کرده بود. همه چیز خوب و عالی به نظر میرسید تا اینکه امگا راجب شغل همسرش فهمید...