Part5(END)

87 6 0
                                    

"دوسش داشتی؟"

همونجور که آروم موهای پسری که تو بغلش گم شده بود رو نوازش میکرد، لبخندی زد.

"میشه گفت این اولین باره که یه نفر به من واقعی توجه نشون داد؛ کسی تا حالا اینجوری سوپرایزم نکرده بود."

تهیونگ با شوق خندید و سرش رو بیشتر به قفسه‌ی سینه‌ی محکم جونگ‌کوک فشرد.

"دنبال یه چیزی میگشتم که برات خاص باشه و خوشحالت کنه؛ جوری که تو با اومدنت توی زندگیم، باعث خوشحالیم شدی. بعد یادم اومد که گفتی عاشق ستاره‌هایی، پس بهترین انتخاب همین بود."

آرامش بینشون و جو قشنگ اون‌ لحظه، چیزی بود که مدت‌ها براش تلاش کردن تا بدستش بیارن، هرچند به قیمت شکستن قلب یک نفر دیگه...

"قول بده که تا آخرش باهام میمونی جونگ‌کوک؛ احساس میکنم که دیگه بدون تو نمیتونم حتی نفس بکشم."

محکم بدن ضعیف و ظریف تهیونگ رو به خودش فشرد و اخم‌هاش رو توی هم کشید.

"این رو بدون که من از تو ضعیف‌تر شدم زیبا‌ترین ستاره‌ی آسمونم؛ منم بدون تو نمیتونم به این زندگی ادامه بدم."

*******

با صدای زنگ گوشیش کمی بین چشم‌هاش رو باز کرد و نگاهی به ساعت انداخت. چقدر خوابیده بود امروز!

با دیدن اسم روی صفحه لبخندی زد و روی تخت نشست. تماس رو وصل کرد و با همون صدای گرفته از خواب، با خوشحالی جواب داد.

"صبح‌بخیر جونگ‌کوکی."

صداش لبخندی به لب جونگ‌کوک آورد و قلبش رو لرزوند.

"صبحت بخیر طلایی‌ترین ستاره‌ی زندگیم! خوب خوابیدی؟"

دلش لرزید و لبش رو بین دندون‌هاش اسیر کرد. لبخند زدن و بیشتر عاشق اون مرد شدن دست خودش نبود؛ اون خوب یاد گرفته بود چجوری قلب بیچاره‌ی تهیونگ رو بلرزونه.

"طلایی‌ترین ستاره زندگیتم؟"

"طلایی‌ترین و درخشان‌ترین ستاره‌ی زندگیمی!"

"توام تنها ماهِ آسمون منی."

"پسر کوچولوم از این حرف‌هام بلد بود و من خبر نداشتم؟"

"بله که بلدم؛ از این به بعد بیشتر بهت میگم."

"امیدوارم قلبم طاقت اینهمه دلبری رو داشته باشه."

تهیونگ تو گلو خندید و دستی به موهاش کشید.

"امروز نمیای پیشم؟"

"طلایی کوچولو برام یه کاری پیش اومده، زنگ زدم همین رو بهت بگم. احتمالا امروز نتونم به دیدنت بیام پس در نبود من مواظب خودت باش، یادت نره دارو‌هات رو به موقع بخوری و تنها توی آب نرو؛ باشه پسرم؟ نذار نگرانت باشم."

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jul 03 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

HuginWhere stories live. Discover now