I'm just fucking lucky I was born with it
......................................
جلسه به خوبی تموم شد و سوکمین به دفترش برگشت تا پسر مورد علاقشو ببینه
در اتاقو باز کرد و جیسو رو در حالی که لباسش از شونه اش افتاده بود پیدا کرد
" جیسو عزیزم لباس-"
🔞(اخطار اسمات: لطفا وقتی پارت های اسمات رو میخونید جاشوا و دوکیوم رو تصور نکنین و سکشوال نکنین فقط اسماشونو در نظر بگیرین لطفا چون واقعا کار جالبی نیست کاراتِ عزیز🙏)
جیسو با چشمای خمار گفت
"سوکمین"
"جونم عزیزم؟ "
"بیا انجامش بدیم "
سوکمین با چشم های گشاد به جیسو زل زد
ولی بعد چند لحظه اروم شد و شروع به باز کردن کرواتش کرد
"درو قفل کن"
جیسو با لبخند به سمت در رفت و درو قفل کرد و خواست برگرده که سوکمین به در چسبوندش و با تمام وجودش شروع کرد به بوسیدنش از لبش جدا شد و بوسه های خیسشو به سمت گوش و گردن و حتی ترقوه پسر کوچیکتر برد اروم لباس جیسو رو در اورد و شلوارشم به راحتی در اورد همونطور که میبوسیدش به سمت میز هلش داد و وقتی جیسو روی میز دراز کشید پشت سرش وایستاد به یه دست زیپ خودشو باز کرد و با یه دست موهای پسرو به عقب کشید، توی گوشش گفت
"قرار نیست باهات مهربون باشم عزیزم"
و همزمان دوتا دستشو وارد جیسو کرد پسرک با چشمای اشکی ناله کرد انگشت هاشو داخل جیسو تکون داد تا بتونه برای عضوش جا باز کنه
"لعنتی بعد این همه بار که انجامش دادیم دقیقا مثل دفعه اول تنگی"
بدون توجه به اشک های پسر یهو چهار تا انگشتو واردش کرد تا بتونه جیسو رو خیس کنه وقتی متوجه شد پسر به اندازه کافی خیسه سر عضوش اروم اروم واردش کرد جیسو با وارد شدنش تند تند نفس کشید و سوکمین منتظر موند تا پسر به عضوش عادت کنه و بعد شروع به حرکت کرد
پسرک ناله ای کرد
"اه اه من-اه"
سوکمین سرعتشو بیشتر کرد بو و صدایِ عشق ورزی شون کل اتاقو پر کرده بود جیسو با جیغ ارومی از سر لذت اومد سوکمین هم با حس کردن بدن جیسو اومد و پسر کوچیکتر بی جون روی میز دراز کشید سوکمین بلندش کرد و روی مبل گذاشتش تا دراز بکشه و پتو رو انداخت روش لباسه خودشو پوشید و گفت
"دراز بکش عزیزم مدل های جدید رو چک میکنم و بعدش میریم خونه "
سر جیسوی خوابالو رو بوسید و از اتاق خارج شد
..
.
به ست فیلمبرداری رسیدن جونگهان هنوزم نفهمیده بود چرا رئیس برای اولین بار اومده بود سر ظبط یکی از بازیگرا با حالت گیجی به سونگچول نگاه کرد و پرسید
+اقای چوی میخواین چیکار کنین؟
_یون جونگهان به تو ربطی نداره
دختر بهشون نزدیک شد و با ذوق و عشوه گرانه گفت
"توقع نداشتم بیاین سر ست ظبط اونم برای من اقای چوی"
_بله خانوم کیم این دسته گل هم برای شماست
"اوه چقدر جنتلمن"
جونگهان با ناباوری به دنیل زل زد اون دوست دختر قبلی سونگچول رو یادشه و دنیل به طور خیلی اتفاقی ته چهره ای از اون زن داره پس جونگهان با دقت به تک تک اجزای صورت دختر نگاه کرد و میدونست که اشتباه نمیکنه ناگهان سونگچول صداش زد
_جونگهان من با خانوم کیم میرم سر ظبط که از نزدیک کارو ببینم تو همینجا بگرد
+چ-چشم
بعد رفتن اون دو جونگهان توی گوگل اسم کیم دنیل رو سرچ کرد هیچ اطلاعاتی از خانواده اش نبود پس اخم کرد+هیچ اطلاعاتی از خانوادش نیست و به طرز عجیبی شبیه آئرا عه، اه فکر کنم دارم زیاده روی میکنم اصلا شاید چون شبیه اونه از دنیل خوشش میاد
اروم سرشو خاروند و به اطراف نگاهی کرد و با خودش زمزمه کرد
+شاید باید یکم دور بزنم هوا بخورم؟ بلاخره اون که دیر میاد پس اشکالی ندارهمین وایل سونگچول و دنیل سر لوکیشن
دنیل اروم به سونگچول نگاهی انداخت و بعد با لبخند به گل هایِ توی دستش انداخت و گفت
"اقای چوی اولین باره برای زنی گل میخرین؟"
سونگچول گلوشو صاف کرد
_اره
دخترک بیشتر لبخند زد و پرسید
"اقای چوی شما...از من....خوشتون میاد؟"
سونگچول سرفه ای کرد و دوباره جواب داد
_اره
دنیل با شنیدن این حرف لبخندی زد
"اقای چوی منم دوستتون دارم خیلی وقته دوستتون دارم "
و با خجالت و لکنت گفت
"میش-میشه قرار بزاریم؟ یعنی تند پیش نمیریم فقط از یه دیت شروع کنیم "
اروم موهاشو پشت گوشش زد
سونگچول متوجه شد و سعی کرد لحن سردشو قایم کنه گلوشو صاف کرد و با اکراه چیزی رو گفت که زیاد بهش علاقه نداشت
_باشه میتونیم اروم پیش بریم
دختر با ذوق گردن سونگچول رو بغل کرد
سونگچول تعجب کرد ولی اروم کمر دخترو گرفت ولی هیچکس نیشخندش رو ندید و هیچکس نپرسید چرا برای دختر گلِ رز مشکی خریده..!
.........................................................................
میدونم تعجب کردین ولی نتونستم این سناریو این داستان رو فقط با کمدی رمانتیک تموم کنم دوست دارم توی پارت های اینده تحلیلتون از اینکه سونگچول چرا اینقدر سرده و اینکه تنها منشی که نگه داشته جونگهان عه چونکه نمیتونه با منشی های دیگه کنار بیاد تنها دلیل نگه داشتن جونگهان عه؟ رو ببینم
★★★★★
اصلا قضیه سونگچول یه داستان جدا داره که کم کم توی هر پارت متوجه میشین
سوکسو هم که اره😔
معنی رز مشکی: انتقام عه
سر سونگچول چی اومده و چی قراره سر جونگچول بیاد رو Nobady knows🤷♀️
ویو پارت قبل واقعا بد بود پس از این پارت
حمایت کنین
امیدوارم دوستش داشته باشین🍓
"Dahlia"

VOUS LISEZ
you can be the boss daddy!
Fanfictionجونگهان دو ساله که منشی سونگچول در کمپانی CEY عه چی میشه اگه چوی بزرگ بخواد که نوه دار شه و سونگچول رو مجبور به ازدواج کنه؟ سونگچول چه گذشته ای داره؟ The authors:Dahlia