Georgina..
-لعنتی، دوباره ی خشاب کامل قرص رو خورده!
خشکم میزند نگاهم میکند من هم متقابلاً نگاهش میکنم.
لکنت زبان میگیرم،
-منظورت چیه جی هون؟حرکاتم را وارسی میکند، و زمزمه وار میگوید
- اون لعنتی عادت داره واسه تسکین درداش ی خشاب کامل قرص رو بخوره.
زیر لب میگویم،
-واسه همینه توی کشوش پر از خشاب های قرص خالی بود.
مخاطب حرفم بیشتر خودم بودهام اما مثل اینکه جی هون حرفم را شنیده باشد،
به یک ان فریاد میکشد،
-یعنی چی؟ توعه احمق بهش قرص دادی؟
او با چه جرعتی من را احمق صدا میکرد
عاجزانه فریاد میزنم-من نمیدونستم قراره مثل دیوونه ها ی خشاب کامل رو بخوره.
کلافه شروع به طی کردن فضای عریض اتاق میکند و با دستانش جلوی چشمانش را میگیرد و انگار واقعا مرا مقصر بیهوش شدن جک میداند.
بلند میشوم سر جک به کف زمین میخورد و صدای بلندی میدهد.
بلندبلند بد و بیراه نثارش میکنم.
جی هون ارام میگیرد و اهسته میگوید،
-داد نزن، درسته اتاق جک در و دیوار داره عایق صدا نداره پس صداتو بیار پایین.
با صدایی که فقط کمی ارام تر از فریاد های قبلی ام بود میگویم،
-تو بودی که اول سر من داد زدی نه من.
جی هون سعی میکند برخشمش مسلط شود ارام گفت،
-گفتم داد نزن
متاسفانه من هیچوقت آدمی نبودم که بتوانم جلوی خشمم را بگیرم پس باز هم مانند کسی که اصلا صدایش را نشنیده باشد فریاد میزنم،
-اگر داد بزنم چی میشه؟
واقعا عصبی شدهاست با دستانی مشت کرده نزدیک می اید و میگوید
-تو جورجینا، اره توی بدعنق...
تن صدایش بالاتر میرود و حالا کاملا دارد داد میزند،
-تو جز فلاکت و بدبختی چیز دیگه ای نداری تو دردسر سازی از همون اول اینو میدونستم اگر ی تارمو از سر برادرم کن بشه با دستای خودم خفت میکنم.
تمام حقیقت های زهر اگینش مانند نیزه ای در قلبم فرو میرود، فریاد میزنم،
-تموم شد؟ موفق شدی تمام خشمتو سر من خالی کنی؟ تو هم مثل...
صدایی از پشت مانع گفتن حرف های بی رحمانه ترم میشود
صدا ارام و خسته میگوید،
YOU ARE READING
قاتلی از میان خودمان
Mystery / Thrillerجورجینا گوش کن لطفا،من روانی نیستم من هیچوقت نمیخواستم ی همچین کاری کنم هیچ کدوم از اون قتلا کار من نبود یا لااقل........ کار این قطب من نبود.!