فصل 10

14 6 0
                                    

Georgina..

-لعنتی، دوباره ی خشاب کامل قرص رو خورده!

خشکم میزند نگاهم میکند من هم متقابلاً نگاهش میکنم.

لکنت زبان میگیرم،
-منظورت چیه جی هون؟

حرکاتم را وارسی میکند، و زمزمه وار میگوید

- اون لعنتی عادت داره واسه تسکین درداش ی خشاب کامل قرص رو بخوره.

زیر لب میگویم،

-واسه همینه توی کشوش پر از خشاب های قرص خالی بود.

مخاطب حرفم بیشتر خودم بوده‌ام اما مثل اینکه جی هون حرفم را شنیده باشد،

به یک ان فریاد می‌کشد،

-یعنی چی؟ توعه احمق بهش قرص دادی؟

او با چه جرعتی من را احمق صدا میکرد
عاجزانه فریاد میزنم

-من نمیدونستم قراره مثل دیوونه ها ی خشاب کامل رو بخوره.

کلافه شروع به طی کردن فضای عریض اتاق میکند و با دستانش جلوی چشمانش را میگیرد و انگار واقعا مرا مقصر بیهوش شدن جک میداند.

بلند میشوم سر جک به کف زمین میخورد و صدای بلندی میدهد.

بلند‌بلند بد و بیراه نثارش میکنم.

جی هون ارام میگیرد و اهسته میگوید،

-داد نزن، درسته اتاق جک در و دیوار داره عایق صدا نداره پس صداتو بیار پایین.

با صدایی که فقط کمی ارام تر از فریاد های قبلی ام بود میگویم،

-تو بودی که اول سر من داد زدی نه من.

جی هون سعی میکند برخشمش مسلط شود ارام گفت،

-گفتم داد نزن

متاسفانه من هیچوقت آدمی نبودم که بتوانم جلوی خشمم را بگیرم پس باز هم مانند کسی که اصلا صدایش را نشنیده باشد فریاد میزنم،

-اگر داد بزنم چی میشه؟

واقعا عصبی شده‌است با دستانی مشت کرده نزدیک می اید و میگوید

-تو جورجینا، اره توی بدعنق...

تن صدایش بالاتر میرود و حالا کاملا دارد داد میزند،

-تو جز فلاکت و بدبختی چیز دیگه ای نداری تو دردسر سازی از همون اول اینو میدونستم اگر ی تارمو از سر برادرم کن بشه با دستای خودم خفت میکنم.

تمام حقیقت های زهر اگینش مانند نیزه ای در قلبم فرو میرود، فریاد میزنم،

-تموم شد؟ موفق شدی تمام خشمتو سر من خالی کنی؟ تو هم مثل...

صدایی از پشت مانع گفتن حرف های بی رحمانه ترم می‌شود

صدا ارام و خسته میگوید،

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 16 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

قاتلی از میان خودمانWhere stories live. Discover now