Part 6

12 4 0
                                    

اولین ماموریتی نبود که قرار بود نامجون درش فرماندهی عملیات رو برعهده بگیره اما اولین باری که بود که سئوک جین هیونگ قرار بود در اون موشکی باشه که قراره اون مسیر رو طی کنه.

مختصات تک به تک سیارک‌ها و شهاب‌سنگهایی که قرار بود ماه رو از مدار خارج یا احتمالا نابودش کنن به طور دقیق ارزیابی و شناسایی شده بود.

تنها کاری که اونها باید میکردن از بین بردن اونها با چند شلیک بود.

البته که اونها در یک بازی کامپیوتری نبودن و لحظه به لحظه قرار بر این بود که فاصله اونها با اجسام و امنیتشون بررسی و گزارش بشه.

جانگ کوک در عین حال که سعی می‌کرد هیجان خودش رو کنترل کنه جدیت خودش رو حفظ کرده بود و با نشستن در کابین و بستن کمربند خودش مشغول بررسی همه چیز شد.

صدای استادش اون رو به خودش آورد: خیلی به خودت افتخار نکن جئون! یه سفر ساده است خب؟ فراموش نکن هنوز نمیتونی موشکی بسازی که سقوط نکنه.

با تشر به استادش خندید: اینجا هم تمومش نمی‌کنی هیونگ؟؟؟

و خنده هر دوشون بلند شد.

صدای جیمین درون کابین پیچید: ما از این جا هواتون رو داریم پس نگران چیزی نباشید و موقعیت جدید رو لحظه به لحظه گزارش بدید.

جانگ کوک لب زد: فکر می‌کنی چقدر طول بکشه؟

سئوک جین سرش رو به دو طرف تکون داد: صادقانه نمیدونم. اما اونقدری طولانی نمیشه که وقتی برگشتیم همه مرده باشن.

جانگ کوک با تکخندی به بازوی استادش زد: دست از شوخی‌هات بردار هیونگ.

صدای نامجون به گوش هردوشون رسید: آماده هستید؟

جانگ کوک نفس عمیقی کشید و انگشت شصتش رو به دوربین نشون داد: میریم که ماه رو نجات بدیم.

نامجون نگاهی به تیم انداخت و سر تکون داد.

و با اون تایید شمارش معکوس شروع شد.

قلب سئوک جین می‌تپید.

این صحنه‌ای بود که قرار بود شاهدش باشه و سالیان سال انتظارش رو می‌کشید؟

موشک خیلی سریعتر از تصورشون از جو خارج شد و بعد از اون بود که منظره‌ای رو دید که همیشه در رویاهاش دیده بود.

اولین باری که خواب دیده بود در یک جایی شبیه به فضا شناوره چهار پنج ساله بود.

اما هیچ وقت تصورش هم نمی‌کرد خواب یک بچه چهار پنج ساله خبر از آینده بده.

هیچ کس حتی خودش بهش باور نداشت اما خوابها نشون از چیزی حقیقی میدن نه؟

اما اون با اتفاقات اطرافش کم کم بهش باور پیدا کرد و وقتی به خودش اومد، خودش رو وسط همون رویای کودکیش البته با شکل و شمایل مختص بهش دید.

𝑻𝒉𝒆 𝑨𝒔𝒕𝒓𝒐𝒏𝒂𝒖𝒕 [ 𝑲𝒊𝒎 𝑺𝒆𝒐𝒌 𝑱𝒊𝒏 ]Where stories live. Discover now