《sweet ending》♡

part 13

جیسونگ:

همه رفته بودن و قرار بود شب با ۳ تا ماشین راه بیوفتیم
من تو خونه بودم و بازی میکردم و فلیکسیم..‌.نمیدونم ولی خب بیرونه

از اونجایی که واقا تو خونه بیکار بودم پاشدم وسایلو جمع کنم که شب کاملا اماده باشیم

فلیکس:

اومده بودم ارایشگاه وویونگ که از وقتی رفته بودم استرالیا ندیده بودمش
.
‌.
+سلامم
وویونگ:عه سلامم پسر..از وقتی دیده بودمت خیلییی جذاب تر شدیاا

+مرسییی~_~ خوب شد گفتی واقا دلم یه تغیر تو موهام میخواد
وویونگ:امم...خب فک کنم رنگ ابی بهت بیاد و یکم مدل بدم
+نمیدونمم اعتماد دارم بهت خودمو میسپارم بهت

وویونگ خنده ای کردو ادامه داد:اوکیه بیا بشین نا امیدت نمیکنم

..

تقریبا ساعت ۶ بود و دوساعت وقت داشتم وسایلمو جمع کنم
وقتی وارد خونه شدم

_یااا پسرر چقد یهویی موهاتو رنگ کردییی
+بهم میاد؟
_بهت میاد؟پسر این رنگ برا خودت ساخته شدههه

.....

_فلیکس اماده ای؟
+اره امادم.ما با کی میریم؟

_یجی و سویون و بنگ چان و سونگمین یه ماشین
جونگین و چانگبین و مینی و یوکی یه ماشین دیگه
ما و لینو و هیونجینم یه ماشین
و لینو گفت یکم دیگه با هیونجین میاد دنبالمون

جیسونگ:

یکم بعد زنگ خونه خورد و با فلیکس راهی ماشین شدیم

.

÷سلام پسرا بیاین سوار شی
_عوو ماشین خودته؟

÷نچ ماشینه هیونه و نمیدونم به چه دلیلی من پشتش نشستم:/

×قر نزن دیگه واقا حوصله نداشتم تا اونجارو برونم و راه بیوفت دیگههه

+راستی مینهو ادرس ویلای عموی چانگبینو میدونی؟

÷اره چانگبین برام فرستاده

...

نویسنده:

هیونجین و فلیکس عقب ماشین باهم اهنگ گوش میدادن و وسطاش درباره سلیطه موسیقیشون حرف میزدن

+خواننده مورد علاقت کیه؟
_همه چی گوش میدم ولی فک کنم لانا دل ری،اریانا گرانده،بیلی ...
+واو سلیقت با من یکیه

..

_یا مینهویااا وایسا اینجا خیلی قشنگهه میخوام عکس بگیرم

مینهو وایساد جیسونگ رو به پنجره کرد و عکس گرفت که با حس فلش یکی روی صورتش با شک برگشت...لینو داشت ازش عکس میگرفت
_یااا چیکار میکنیی؟
÷خب از این زیبایی عکس میگیرم

جیسونگ دست کمی از گوجه نداشت
تنها کاری که ازش بر میومد این بود سکوت کنه وجمع بشه تو خودش