همینطور که با حرکات سکسی بقیه رو جذب خودش میکرد اهنگ میخوند و به طرف سن پیش بقیه دوستای نوازندش حرکت کرد
وقتی به بالای سن رسید نگاه کوتاهی به کسی که خودشو چان معرفی کرده بود و دوست چان انداخت میله بلند میکرفونو گرفته بودو با لبخند دندون نمای لثه ایش دل تمام الفا و بتا های اونجارو برد.
اهنگ به اوجش رسید و جونبو جوش جیسونگ بیشتر شد میپردید دستاشو بالا میبرد همین باعث میشد کراپش بالا بره و اون کمر باریکو سفیدش و بوتش که با شلوار بگی ابی پارچه دامن مانندی دور اون شلوار راحت تر توی دید الفا ها قرار بگیره ولی یه چیزی برای جیسونگ اشتباه بود ..
اشتباهش این بود که به حرف دوستش سونگمین گوش نکرد و قرصای جلو گیری هیتشو نخورد ... چون الان با پخش شدن رایحش و تب کردن بدنش همه چیز داشت سخت میشد ..
بعد اتمام اهنگ شروع اهنگ بعدی جیسون با زانو به روی سن فرود اومد همه نگاها به جیسونگ بود .. او نه اشتباه نکنید هیچ کس نگران جیسونگ نبود همه بخواطر رایحه قوی پسر کوچولو از خود بیخود شده بودن یا بهتره بگیم اگه بادیگاردای جیسونگ نبودن الان جیسونگ باکره نبود .
سونگمین که یکی از موزیسینای سن و رفیق صمیمی جیسونگ بود سریع به طرفش اومد شونه های جیسونگ رو گرفت تا بلندش کنه "جیسونگ .. هی جیسونگ پاشو الان وقتش نیست .. یاا پسر بهت گفتم اون قرصای لعنتیو بخور الان با لین الفاهای وحشی به هممون تجاوز میشه"
جیسونگ کمی یقشو بخواطر گرمای شدید بدنش پایین کشید با صدایی تغریبا بلند تیکه تیکه گفت"من ... الفا میخوام ... اون .. باید .. پُرم کنه .. امگا .. بهش .. نیاز .. داره"
اوکی این اخر خط بود چون با همین حرف بلند جیسونگ که به گوش الفا های اونجا رسیده بود باعث شد الفا ها با بادیگاردا دعوا بگیرن تا به جیسونگ برسن ولی این اتمام ماجرا نبود تا وقتی که الفا ها یهو شروع کردن به صرفه کردن و یکیشون گفت"عاح اینجا داره اتیش میگیره؟ دارم خفه میشم از بوی اتیش"
مینهو کمی بعد از جمعیت به طرف سن رفت بیشتر از قبل رایحه قوی اتیششو ازاد کزد جوری که همه الفا ها ب ای نجات جونشون فقط به بیرون رفتن.
مینهو از پله های سن با صورتی خنثی بالا رفت و دست جیسونگو گرفت " هی امگا به خودت بیا اگه یکم دیگه اون رایحه بارونتو برای الفا های دیگه ازاد کنی قطعا قرار نیست با رحم خالی از اینجا بری"
سونگمین که تا الان داشت با اون رایحه مخلوط بارون و اتیش خفه میشد تعظیم کوتاهی به مینهو کرد و دست جیسونگو گرفت از در پشتی سری جیسونگو به بیرون برد و کسی ندید اینبار مینهو با زانو روی زمین افتاده رات شده .. ولی جالب اینجاست که فقط مینهو و گرگش میدونست 'جیسونگ جفتشه'
چان با ماسک سریع وارد شدو به طرف مینهو دوییدو دستشو گرفت:"مینهو پاشو پسر الان هممونو با این راتت میکنی جان خاله پاشو تا منم نکردی ببرمت خونتون درو روت قفل کنم در امان باشیم "
مینهو که از شدن راتش چشماشم به همون رنگ رایحش در اومده بود سرشو بالا اورد با چشمایی به رنگ اتیش به چان نگاه کردو با تلو تلو از روی زمین بلند سد گفت:"سریع .. بریم . خونه"
چان زیر بغل مینهو رو گرفت از در به بیرون برد سوار ماشینش کرد
به محظ سوار شدن چان پاشو روی پدال گاز فشرد و ماشینو از جاش کند به طرف خونه مینهو حرکت کرد.
بعد رسیدن به خونه مینهو مثل برق گرفته ها سریع از ماشین پیاده شد و همونطور وه به طرف عمارت میدویید به چان گفت:"ممنون که منو رسوندی دیگه برو"
مینهو سریح وارد شدو توی خونه بلد داد زد
"هیچ کس حتی طرف اتاق من نیاد تاکید میکنم هیچ کس، لطفا"
کلمه لطفنو در اخر حرفش بلند گفت تا خدمت کارا حس بدی نگرین از جمله دستوری مینهو مینهو با خدمتکارا مثل خانواده خودش رفتار میکرد بهشون احترام میزاشت .
در اتاق باز کرد سریع واردش شدو درو قفل کرد به سمت تخت حجوم برد اون کمربندو از دور کمرش باز کرد پیراهن سفیدو از تنش در اورد
به پایین تنه بزرگ شدش نگاه کرد و دکمه شلوارشو باز کردو زیپشو پایین کشید شلوار با باکسر در اورد و روی تخت انداخت خودشم به طرف حمام رفت اب سردو باز کرد دستشو روی الت بزرگش حلقه کرد شروع به حرکت کرد تا زود تر راتش تموم شه در همین بین ... سونگمین پشت در اتاقی که جیسونگ توش بود نشسته بودو درو قفل کرده بودو به صدای ناله های از درد جیسونگ گوش میداد"سونگمینا لطفا درو باز کن جیسونگی درد داره خیلی درد داره عااحح"
سونگمین که یادش بود اخرین بار که گول این حرف جیسونگو خورد جیسونگ نزدیک بود روی پسر خالش بپره تا خودشو خلاص کنه سری به چپو راست تکون داد بلند کلمه "نه" رو گفت ...
"سونگمیما حد اقل قرص بده بهم لطفا درد دارم"
سونگمین بلند داد زد"نه احمقی!؟ هیچ قرصی روت اثر نداره تا الان دوتا خوردی سه تا در ایروز ممکنه یه بلایی سرت بیاره"
با یاد اوری چیزی سریع گفت:"جیسونگ .. جیسونگ مچ دستت مچ دستتو بو کن اون الفا حتما بوش روی مچ دستت نشسته"
جیسونگ با بوییدن اون رایحه اتیش روی دستش چشماشو بست و به صورت داگی استایل دستشو بوییدو و دست دیگرش رو به دخل شلوارش برد تا بتونه با بوی اون الفا خودشو از هیت خلاص کنه ..__☆
خب دوستات ببخشید دیر شد یکم مشکل پیش اومد امید وارم از این پارت لذت ببرید منتظر نظرای قشنگتون هستم
![](https://img.wattpad.com/cover/375566381-288-k521238.jpg)