2 هفته بعد
تماس تلفنی
هیونجین : الو سلام مینهو
مینهو : سلام خوبی
هیونجین : آره خوبم، میگم میشه همدیگرو ببینیم
مینهو : آره چرا نشه...فقط کِی؟
هیونجین : فردا ساعت 05:00....آدرس رو برات میفرستم
مینهو : باشه
هیونجین : پس فعلا خدانگهدار
مینهو : خدانگهدار، مراقب خودت باش
هیونجین : تو هم همینطور
پایان تماس
هایجین : هیونجین
هیونجین : بله مامان
هایجین : عزیزم بیا شام بخوریم
هیونجین : چشم الان میام
هایجین : باشه عزیزم
سر میز شام
سئو یون : پسرم چیزی شده..تو فکری
هیونجین : نه همه چیز اوکیه
هایجین : مطمعنی
هیونجین : آره فقط تو فکر کارمم
سئو یون : عزیزم زیاد فکرت رو درگیر نکن همه چیز خوب پیش میره
هیونجین : چشم نگران نباشین حواسم به خودم هست
هایجین : آفرین حالا هم غذات رو بخور
هیونجین : دارم میخورم، دستتون درد نکنه
روز بعد
ساعت 05:00 عصر
استایل هیونجین
YOU ARE READING
Troubled Love
Fanfictionکاپل اصلی : hyunlix کاپل فرعی : seungin ژانر : عاشقانه - گیِ - دانشگاهی - پزشکی خلاصه داستان : هوانگ هیونجین پزشکی که برای مدتی استاد دانشگاه میشه اما قبلشو به یکی از شاگرداش میبازه وضعیت : در حال نوشتن روز های آپ : دوشنبه ها