Part 7

12 1 0
                                    

تماس تلفنی

مینهو : سلام

هیونجین : سلام خوبی

مینهو : من خوبم...تو خوبی، با فیلیکس چیکار کردی

هیونجین : باهاش صحبت کردم

مینهو : خب چیشد

هیونجین : هیچی دیگه..جواب مثبت داد

مینهو : جدی

هیونجین : آره کاملا جدی

مینهو : خب پس شما الان دوست پسر برادرمی

هیونجین : بله دیگه امیدورام ما رو به دامادی بپذیری

مینهو : من که پذیرفتم...باید ببینیم مامان و بابام هم میپذیرن یا نه

هیونجین : نگران نباش اونا رو هم راضی میکنم

مینهو : البته اونا که فکر نکنم با تو مشکلی داشته باشن

هیونجین : میگم نظرت چیه یه دورهمی دیگه بگیریم

مینهو : و این دفعه فیلیکس و دوستاش رو هم دعوت کنیم

هیونجین : دقیقا

مینهو : باشه نگران نباش ترتیبش رو میدم

هیونجین : ممنون

مینهو : قابلی نداره

هیونجین : خب...با من کاری نداری

مینهو : نه ممنون...خدانگهدار مراقب خودت باش

هیونجین : خدانگهدار تو هم مراقب خودت باش

پایان تماس

هایجین : هیونجین عزیزم آماده شدی

هیونجین : آره مامان آمادم، بریم

...

هایجین : بیا که بعد از مدت ها یه شام سه نفری داریم میریم بیرون

سئو یون : خب عزیزم هروقت میخواستی بریم بیرون فقط باید بهم میگفتی

هایجین : خب باشه میذاریم از این به بعد

هیونجین : ☺

سئو یون : حالا آقا رو نگاه چه خوشتیپ هم شده

هایجین : بله دیگه پسرِ منه

....

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Troubled LoveWhere stories live. Discover now