برای نوجوان- فصل 3: رویای دیده شدن

17 4 0
                                    

تا اینکه یه روز فهمیدم یه راهی هست. یه راهی برای دیده شدن. فوق‌العاده هیجان زده شده بودم. توی یه کالج زیرزمینی دوره هیجان انگیزی برگزار می‌شد :

چگونه بتوانید خیلی زود در چشم انسان‌ها دیده شوید:

خیلی مشتاق بودم توی کلاس‌ها شرکت کنم. اما ...

اما یه شرط داشت. بهتره بگم یه درس پیش‌نیاز داشت که باید اول آن را می‌گذروندم. :چگونه استرس باشیم: .

شاید به نظرتون درس عجیبی باشد اما استرس بودن برای هیولاهای نامرئی مثل ما، نوعی پرستیژ محسوب می‌شود.

با خودم گفتم مگه استرس بودن هم کلاس داره! به نظر من استرس بودن از طریق تجربه به دست میاد نه درس و کلاس... کلی صحبت کردم تا قبول کردند اول یه امتحان بدم. اگر توی اون قبول می‌شدم نیازی نبود کلاسش را بگذرونم! این برای من فوق‌العاده خوب بود. برای منی که نمی‌فهمم چرا هیولاها علاقه پیدا کردند برای این موضوعات هم کلاس خشک درسی برگزار کنند.

استرس کابوسNơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ