Harrystyles: و بعدش جادوگر كفت كه بيا جلو و اونا باهم بحث ميكردن و اون شواليه منحرف داشت ميگفت بمير تو جادوگر احمق
Louist91: اين خيلي هيجان اوره
Harrystyles:و بعدش شواليه با شمشيرش جادوگر رو زخمي كرد و جادوگر رفت توي گرد و غبار
Louist91: dayum:|||
Harrystyles : و خب شواليه زرش رو درست كرد و پرنس لويي تحت تاثير قرار گرفته بود و اون گفت اوه شواليه منحرف اسمت چيه
Harrystyles : و شواليه گفت تو ميتوني منو صدا كني وبه دور دست ها. نگاه كرد هري
Louist91:من كاملا صداش ميكنم
Harrystyles:و پرنس لويي داشت غش ميكرد و اينجور چيزا ولي بعدش گفت اوه هري چجوري ميتونن جبران كنم
Harrystyles: و هريه منحرف گفت،شايد با يه ....
Louist91: باسن خوب،فا/ك
Harrystyles: نه يه بوس
Louist91: همون
Harrystyles: به هرحال،و بعدش پرنس لويي شبيه اين بود كه اره لعنتي و بعدش همديگرو يه بوس عاشقانه كردن و بعدش پايان
Louist91: تيكه مورد علاقه من اون جادوگر استريپر بود
Harrystyles: خب تو هنوز خوابت نمياد؟
Louist91: اره يه ذره،ولي من به يه چيزه ديگه هم احتياج دارم
Harrystyles: مثله چي
Louist91: كه نازم بكني
Harrystyles: برو بخواب كوچولوي لاس زن
Louist91: اوكي اوكي
Louist91: اما no homo
گايز ببخشيد دير شد
سعي ميكنم فردا قسمت پنج رو بذارم
راي و نظر يادتون نره
YOU ARE READING
No homo(Persian translation)
Fanfictionترجمه اين فن فيك به وسيله خودمه پس لطفا كپي نكنيد!