سلام
چطورید ؟؟
من که عالیم و یه تشکر از کسایی که وقت گزاشتن و داستانمو خوندن( البته باید بگم داستانمون چون کار من و دوست عزیزم هستش )چه اونایی که رای دادن و چه کسایی که ندادن حتی از کسیم که داستانمو خوند و خوشش نیومدم ممنونم که وقت با ارزششو گذاشت و خوند .
خب من میخوام یه توضیح در مورد داستان بدم که بفهمید چی به چیه قبل از اینکه چپتر 2 رو بزارم .
خب شخصیت اول زن توی این داستان جنا هستش (سلنا گومز)و شخصیت اول مرد هم زین هستش .
جنا:19 سالشه که چند وقت دیگه تولد 20 سالگیشه
زین:خب اونم 22 سالش که یه چند ماهه دیگه میشه 23
خب حالا میرسیم به خانواده ی جنا
آنی:خواهر بزرگ تر جنا هستش که 23 سالشه
آرتور:برادر بزرگ تر جنا که 25 سالشه
رز:مادر جنا
اندرو :پدر جنا .و صاحب شرکت پارکر که پسرا باهش قرار دارن .
اما:دوست صمیمی شونزده هفده سالگی جنا و درحال حاضر دوس دختر زین هستش
ابی:یه دوست عادی برای جنا (مال دوره ی هفده سالگی)
لوک :نامزد فعلی جنا
لیام :خب عضو گروه وان دایرکشن و دوست بچگی جنا
لویی:عضو گروه وان دایرکشن
هری :عضو گروه وان دایرکشن
نایل :عضو گروه وان دایرکشن
النور :دوس دختر لویی
صوفیا :دوس دختر لیام
خب اینا تقریبا شخصیتای داست هستن که هر قسمت خودم عکس یکی شون رو میزارم
بعدم اینکه این داستان یکم متفاوته یعنی فکر نکنید جنا زینو که عضو گروه وان دایرکشن هست میبینه و عاشقش میشه
بعد جنا تا هفده سالگی توی لندن بوده اما توی همون سال یه اتفاقی می افته (که خودتون میفهمید)که میره انریکا و 3 سال اونجا می مونه .
و....چپتر 2 هم امروز یا فردا میزارم احتمالا همین امروز. دوستون دارم و اگه از داستانم خوشتون اومد رای بدین که حداقل بدونم یه خواننده ای داره بزارم خودمو خسته نکنم.
Yasaman81111
YOU ARE READING
Game of life(zayn malik)
Fanfictionفقط چند ثانیه بود.فکر کردم تو اون چند ثانیه خوشبخت ترین دختر دنیام،اما اون چند ثانیه ی لعنتی همه ی زندگی وجودمو به آتیش کشید و سوزوند. توی اون چند ثانیه لانا پارکر، جنا پارکر شد.