When Worlds Collide - A Zayn Malik Fanfic

279 19 5
                                    



" چیزی به اسم یه روح در دو بدن وجود نداره.منظورم اینه فقط به خاطر اینکه یه نفر برای تو عالیه دلیل نمیشه باهاش باشی. چیزی که راجع به عشق وجود داره اینه که غیر قابل پیشبینی-بهترینه به هر حال."

ویولت اسمیت (Violet Smith) مطمئن از کاری که میکنه. زمانی نبوده که اون برای کارش برنامه ای نداشته باشه.برنامه ی زندگیش؟ سخت تلاش کنه، ارتباطی با کسی نداشته باشه، با بقیه بد رفتاری نکنه، و هیچ وقت به کسی اجازه نده تا بفهمه که از پنج سالگی عاشق دوست صمیمیت هستی، لیام پین. ولی وقتی که ویولت فکر میکنه که کل زندگیش رو برنامه ریزی کرده، بزرگترین مانع روبه روش قرار میگیره- دانش اموز جدید زین ملیک. اون سکسی، مرموز، نفرت انگیز، و یه پسر کاملا کله شق.ولی وقتی ویولت زین رو بیشتر میشناسه میبینه که داره عاشقش میشه و این فقط یه معنی می تونه داشته باشه: اون وارد یه مثلث عشقی شده که باید یکی رو انتخاب کنه. ولی اگر راهی که همیشه براش برنامه ریزی کرده بود اون راهی نباشه که میخواد چی؟

When Worlds Collide( translated to persian )Where stories live. Discover now