هز:وات؟؟؟
به نيشخند مسقره زدم
نات نات!
اين و با يه نيشخند گفتم.ميتونستم ببينم كه اون حسابى داره حرص ميخوره
زين و اون بؤره داشتن از خنده منفجر ميشدن ولى جلوى خودشون و گرفتن كه نخندن
هى بلوندى!
ن:هى كون قشنگ
يه ابروم و دادم بالا
زين تو نميتونى جلوى دهنت و بگيرى؟؟؟
چن روز ديگه كونم اب رفت ميگم تو چشمم زدى بعد خودت بايد من و ببرى پرتز كنم!
اين و با جديت گفتم بعدش همه با هم زديم زيره خنده!البته جز
(85كلمع *-*)
اون غورباقه
د.ا.د هرى:
اوه گاد!اون كوچولوى كون گنده به من گفت غورباقه؟؟؟اگه ميتونستم حتماً اون كون كوچولوش و به فاك ميدادم !اه هرى خفه شو!
بالاخره كس گفتنشون تموم شد و حركت كردن
تو كله راه داشتن زر ميزدن ولى من يه كلمه ام حرف نزدم!
اه!از خودم بدم اومد كه خودم و بى جنبه و ضعيف نشون دادم !
اشكال نداره بعدا جبران ميكنم
(-_-)
ز:رسيديم گايز
اوه گاد!جنگلللل؟؟؟
(همينجورى يه دفه اومد تو ذهنم:/)
ل:جواد حالا چرا جنگل؟؟؟
بيايد خونه ى دوستمه
اين و با لبخند كسشر گفت
ل:اوووو
ز:لوييس كون گنده ويليام تامليسون خفه شو
(185كلمه*-*)
ل:اوكى اوكى
نايلر زد زيره خنده
اوه گاد ينى اون موش كوچولو انقد خنده داره؟؟؟خب باشه اره هست ولى منم ميتونم انقد با مزه باشم
(خشمه غورباقه*-*)
از ماشين پياده شديم و رفتيم سمته كلبه ى دوسته زين اونجورى كه من شنيدم اسمش ليامه
كله مدت پوكر فيس بودم!
اوه شت فك ميكردم زين دوروغ ميگه ولى كون لويى واقعا گندس!خيلى خيلى گنده!
رفتم سمته لويى و محكم زدم دره كونش.از جاش پريد و واقعا قيافش خنده دار شده بود
انگشته اشارش و اورد سمتم و با حالت تحديد اميزى گفت:
ل:هوى هوى يه بار
(285كلمه*-*)
ديگه دست بزن به كونه خوشگل و نرمم ببين باهات چى كار ميكنم پسره دختر نماى غورباقه شكل!
لبم و گاز گرفتم و ليسش زدم و دوباره زدم به كونش!
افتاد دنبالم مثه وحشيا ولى نميرسيد بهم چون من پاهام بلند تَر بود و راحت تَر وآليته سريع تر ميدوييدم!
د.ا.د ليام:نشسته بودم رو مبل و چشمام داشت سنگين ميشد كه زنگه خونم و زدن ! كودوم جنده كس ننه اى اين موقع بعد از ظهر نياد اينجا اخه؟؟؟
رفتم در و باز كردم و از حرفم پشيمون شدم
زين و نايل بودن اومدم سلام بدم كه صداى داد يه
(385كلمه *-*)
ادم اومد اون يه پسر كوچولو بود كه داشت دنباله يه پسر گنده تَر از خودش ميكرد پوكر فيس نگا كردم بهشون
(مثله اون موقه كه يه فن انابل اورده بود كنسرت و ليام با ترس و پوكر فيس نگاش ميكرد😂😬)
اومدم يه چيزى بگم كه زين جلومو گرفت.
ز:هيييى ليوم دلم واست تنگ شده بود ! اون و در مورده اونا بايد بگم كه... اممم خببب يكم
دستش و برد سمت سرش و دندوناش و رو هم فشار داد (ينى ميخواد بگه عقلشون سالم نيست😂زين است ديگر😑)
اها بهله بقلش كردم
هيييييى نايلرررر جوجهههه
از بقله زين اومدم بيرون و محكم نايل و بقل كردم .
YOU ARE READING
Beauty Wolf L/S
Werewolf+اون ازم متنفره -نه نيست +چرا هست -بهت نشون ميدم -حرفى ندارم...