Chapter3

194 29 8
                                    

همه چيز از اونجا شروع شد كه انا،يكي از بكاپ سينگراي قديمي گفت كه نميتونه توي اين تور با ما باشه...

دمي با نگراني از ما خواست كه توييت بزنيم و بگيم كه يك نفر ميتونه به بك اپ سينگراش بپيونده!
خودش هم توي اكانت اينستاش پست گذاشت و زمان و محل تست رو هم مشخص كرد

تو مدت كمي تعداد خيلي زيادي براي اين تست. اومدن
يه عده با استعداد بودن و يه عده فقط طرفدارايي بودن كه ميخواستن يه بار دمي رو ببينن
يه عده لواتيك هايي بودن كه تا ميومدن رو صحنه جيغ ميكشيدن و يه عده از خجالت حتي يه نوت رو هم نميخوندن!

بعضياشون خيلي خوشگل بودن و بعضيا با لباس هاي كم و ارايش زياد سعي ميكردن جذاب به نظر بيان،در مقابل هم عده اي بودن كه نه ريبا و بودن و نه جذاب و نه اين موضوع برا اهميت داشت
كسي كه از توي شركت كننده هل به نظرم خيلي خاص بود بتاني بود...
با موهاي بلند خرمايي و چشاي ابي-خاكستري
يكي از. اون دخترايي كه فقط توي فيلما و داستانا پيدا ميشه
شايد همه چيز همين جا تموم ميشد اگه دمي اونو انتخاب نميكرد

اما خب...اون انتخاب شد و با ورود يه دختر كيوت و گيج و خوش صدا و البته استريت به زندگيم....
همه چيز عوض شد



























شششلام گايز
شطورين؟
شخصيت بتاني،تيفاني الورد هستش كه احتمالا نميسناشينش پس يه سرچ بكنيد تا با يكي از زيبا ترين و كيوت ترين و خوش صدا ترين و گوگولي ترين يوتيوبر ها و خواننده ها انا شيد

Tiffny Alvord

شاد باشيد!

Her MicrophoneDonde viven las historias. Descúbrelo ahora