* But sometimes I'm still not sure wich side of the wall I'm on! *
"مریخ؟"
"نه"
"مشتری؟"
"نه"
"عطارد؟"
"اوه، نهه! اونجا 'خیلییی' گرمه"
"پس...اورانوس"
لحنم حالت سوالی نداشت."اممم،اورانوس..."
دستشو گذاشت رو لباش و متفکر ادامه ی داد:
" یه سیاره کاملا دخترونه، آبیِ روشن، با یه حلقه ی دخترونه ترِ خوشگل دورش!...ولی بازم حدست اشتباه بود.""اورانوس دخترونه اس؟ فک کنم 'صورتی' همیشه رنگ دخترها بود!"
من بی مزه بازی در آوردم."اوه بیبی!صورتی مال دهه نوده! الان رنگ دخترا آبیه، آبیِ اورانوسی! "
اون خیلی جدی گفت و با یه حرکت تاپشو در آورد."هی، فک کنم راست میگی!"
من خندیدم."یا موهاشون این رنگه یا لاک اسکرین گوشیشون معمولا هم با یه فیک اسمایل مینویسنش"
اون بلند بلند به حرف خودش خندید و در حال خنده تی شرت مشکیشو پوشید." به نظر تو دخترونه بودن بَده؟ آبی بودن چی؟"
من پرسیدم."همم، دخترونه بودن قشنگه! گاهی هم لذت بخش! به شرطی که ازش لذت ببری! قاعدتا همه ی دخترا استارباکس دوست ندارن، اما به هر حال...یه وقتایی واسه گرفتن حال رفیقات باید کلی از استارباکست عکس بگیری و پست کنی در حالیکه خودت به زور یه ذره شو میخوری! اینم یه جورایی دخترونه اس ولی ..."
اومد کنارم خوابید و ادامه داد:
"ولی لذت بخش نیست..."
"بهت پیشنهاد میکنم یه فیک اسمایل به این حرفت اضافه کنی و توییتش کنی! اوه فک کن...کلی پسرای هات برات پیام میدن"
اینو گفتم و با صدایی مثل صدای اسب خندیدم. یهو صاف سر جاش نشست و گردنشو صاف کرد."آه!سرورم، من سوگند خورده ام که سینگل بمانم!"
دست به کمر گفت.من به شوخی بی مزه اش خندیدم.
"هی، تو جواب سوال منو ندادی؟ آبی بودن بده؟"
من پرسیدم."سرورم ، شما را به دیک نداشته ی عظیمتان قسم میدهم، دست از سر من با این سوال های مسخره تان بردارید."
اون همونجور که صافه صاف نشسته بود با لحن ادبی ساختگی گفت و من با خنده بهش چشم غره رفتم.دوباره کنارم خوابید.
"نپتون؟"
پرسیدم."چی؟"
با گیجی نگام کرد."احمق!سیاره ات رو میگم ؛ آخرش که نگفتی."
آروم زدم به سرش."آهااان...نه! نپتون نه!"
"پس، قنطورس؟"
"اینو دیگه از کجات در اوردی؟"
"ببین!قسم میخورم سیاره است"
"حتما سیاره ی خودت"
"راست میگم؛ تو این کتابه بود...!"
"کم چرت بخون..!"
و بلند خندید.$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها