4-آدام خندید

647 162 12
                                    

آدام خندید.
آدام به من خندید.
چون فکر میکرد خواب،فقط خوابه.
اون فکر نمیکرد خواب یه راه فراره.
اون حتی مثل مامان هم فکر نمیکرد،فکر نمیکرد آرامش میاره.
اون فکر میکرد ما میخوابیم،چون فقط باید بخوابیم.
نمیدونم من احمقم یا آدام؟

Why She Wanted To Sleep?Onde histórias criam vida. Descubra agora