پدربزرگ: اون بیگ بنگ من بود.
نوآ: چطوری عاشقش شدی؟
پدربزرگ: به نظرم اون تو قلب من گم شده و نمیتونه راه خروج رو پیدا کنه، حس جهت یابی مامان بزرگ افتضاح بود. ممکنه روی یه پله برقی گمشده باشه.و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود/ فردریک بکمن
پدربزرگ: اون بیگ بنگ من بود.
نوآ: چطوری عاشقش شدی؟
پدربزرگ: به نظرم اون تو قلب من گم شده و نمیتونه راه خروج رو پیدا کنه، حس جهت یابی مامان بزرگ افتضاح بود. ممکنه روی یه پله برقی گمشده باشه.و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر میشود/ فردریک بکمن