-اسم من بكهيونه.٢٧ سالمه و اخر اين ماه تولدمه و وارد ٢٨ سالگي ميشم.
اينجا بخارسته.پايتخت كشور روماني،جايي كه سالهاست من دارم زندگي ميكنم.
حقيقتش اينه ك اين شهر،فقط يه شهر نيست.اينجا زندگي منه،حافظه ي منه،جايي كه از كودكي شهر آرزوهام بود.درسته ك همه عاشق كشورهاي درجه يك و جاهايي مثل امريكا و فرانسه و انگليسن...اما خب من روماني رو دوست داشتم.دليلش هم بماند.
من يه نوازنده ي ويولنم...هنر نوازندگي رو قبل از ورودم ب بخارست كسب كردم و اينجا جز گروه نوازندگي چندتا بالت شو و موسيقيم.
بخاطر وضعيتي ك دارم بيشتر ترجيح ميدم بشينم...
تنها نيستم،اما از تنهايي خوشم مياد.با تالو زندگي ميكنم.بهترين دوستمو سال پيش از دست دادم.اوه....نگران نشين.من اونو از دست ندادم..اون فقط ازدواج كرد.
اون ازدواج كرد و بخاطر زنش با من قطع رابطه كرد.
خب مسلما اين بدتر از مرگشه.نه؟
زندگي من فراز و نشيب هاي زيادي داشته و هنوزم داره.
اما الان خوشحالم.چون يه دوست پيدا كردم.
با ديدن اون....،اون شخص جرات اينو بهم داد ك از روي صندلي قدرتم بلند شم و بتونم با غرور راه برم...
اون اين جرات رو بهم داد
اما اينو نميدونه اگه بره دوباره قدرتمو از دست ميدم.
پاهاي من ضعيفن..خيلي ضعيف.نميتونم راحت باهاشون راه برم.
اما ب لطف يه دكتر عمل جراحيي ك سه سال پيش انجام دادم يكي از پاهام قدرتمندتر شد و الان ميتونم لنگ لنگ كنان هرازگاهي قدم بردارم.*خودكارش از كار مي افته و چندبار با دهنش هع ميكنه و امتحان ميكنه ك مينويسه يا نه.
-ايشششش...لعنتي
بلاخره ب كار ميوفته.ادامه ميده.
اون شخص..يه پسر بلند قامت..با لهجه ي انگليسي فوق العاده.
اونطوري ك ميگفت اونم مثل من ي هنرمنده ك رم -ايتاليا زندگي ميكنه.اما اون حالا رفته!اما...اما قول داده ك برميگرده و ب ديدنم مياد.
درست همين شخص!سلام...ب زندگي من خوش اومدين.
———-
سلام لوبيته شروع شد.
YOU ARE READING
Lubite [Chanbaek]
Short Story|🎗زندگي دو هنرمند🎗| يه چانبك متفاوت...خيلي متفاوت... -وقتي به پاهاي ضعيفش نگاه كردم متوجه شدم كه چقدر اراده ي قويي داره.ممنون بخارست!پس زندگي من چي؟ (پارك چانيول) *بخارست پايتخت كشور روماني هست✨ [ملاقات پارك چانيول طراح لباس موفق ورساچه با نوازند...