'' آلبیسنیسم ''

278 29 2
                                    

WAERNING: THIS STORY IS PAINFULLY BADLLY WRITTEN!

IM NOT EVEN KIDDING.

NOW PLEASE SERVE YOURSELVES SOME WIKIPEDIA SHIT:


Albinism is a congenital disorder characterized in humans by the complete or partial absence of pigment in the skin, hair and eyes. Albinism is associated with a number of vision defects, such as photophobia, nystagmus, and amblyopia. Lack of skin pigmentation makes for more susceptibility to sunburn and skin cancers. In rare cases such as Chédiak–Higashi syndrome, albinism may be associated with deficiencies in the transportation of melanin granules. This also affects essential granules present in immune cells leading to increased susceptibility to infection.

Albinism results from inheritance of recessive gene alleles and is known to affect all vertebrates, including humans. It is due to absence or defect of tyrosinase, a copper-containing enzyme involved in the production of melanin. It is the opposite of melanism. Unlike humans, other animals have multiple pigments and for these, albinism is considered to be a hereditary condition characterised by the absence of melanin in particular, in the eyes, skin, hair, scales, feathers or cuticle.[5] While an organism with complete absence of melanin is called an albino, an organism with only a diminished amount of melanin is described as leucistic or albinoid.[6] The term is from the Latin albus, "white.

زالی یا آلبینیسم (به فرانسوی: Albinisme) نوعی بیماری ژنتیکی از نوع اتوزومی مغلوب است است که به دلیل نقص مادرزادی یک آنزیم، تیروزین به ملانین تبدیل نمی‌شود و در پسران شایع تر است. عدم توان تولید رنگدانه ملانین موجب می‌شود که رنگ پوست بیمار سفید باشد. تا کنون هفت نوع زالی شناسایی شده‌است که در شایع‌ترین نوع آن (OCA2) بیمار پوستی روشن (به همراه اندکی ملانین)، رنگ مویی بین طلایی تا قرمز تیره، و همچنین رنگی چشمی روشن (آبی، سبز، خاکستری و ...) دارد.

---------------------------------------------------


این داستان کاملا زاییده ی ذهن خودمه.

اولا باید بگم من واقعا توانای فارسی نوشتن رو ندارم و این باعث شده اصلا نتونم خوب بنویسم این داستانو پس احتمالا وژن انگلیسیشم اپلود میکنم

هیچ کودوم از کرکتر ها از روی کسی نیستن و تمام عقاید و ارزش های مطرح شده هم اعتقادات خودمن پس اصراری روشون ندارم

این رمان صحنه های خشن و سکشوال خواهد داشت پس اگه با اینا راحت نیستید نخوندیش.

راستش اصلا انتظاری ندارم که خونده بشه یا چیزی فقط فکرکردم نیاز دارم که به اشتراکش بزارم و این نیاز هم فقط بخاطر کرکترا بودو راستش حس کردم این کرکتر ها حق اینو دار که داخل دنیای واقعی زندگی کنن و بین مردم واقعی دیده بشن.

چرا اصلا نوشتمش؟

راستش نمیدونم شاید بخاطر این بود که الان دو ماهه توی خوبه حبسم ونیاز داشتم به دنیای فرار کنم که کسی توش حبسم نکنه

شایدم سادیستم شدت گرفته و چون توی دنیای واقعی نمیتونم سر کسی خالیش کنم تصمیم گرفتم سر چند تا کرکتر زبون بسته خالی کنم.

شاید خیلی ساده بخاطر اینه که گی شت بیشتری توی زندگیم نیاز داشتم.

به هر دلیلی که نوشتمش تقدیمش میکنم به بهترین دوستم

چرا توی پیج اصلی خودم پابلیشش نکردم؟

چون مبایلمو ازم گرفتن و پسوردشو یادم نیست!

من لینک کالکشن وی هارت ایت خودم برای این رمانو توی اینجا قرار دادم خوشحال میشم چکش کنید

خلاصه-

راستش حرفی ندارم و امیدارم از این تروشات ذهن مریض من لذت ببرید.

-- آیسا

Albino.Donde viven las historias. Descúbrelo ahora