ꪶChatꫂ
10.59 AM
Taehyung:
من تو کلاس هنر 60 گرفتم؛-؛Kookie:
میتونم ببینمش؟
Taehyung:
نه،تو به من میخندیKookie:
خب خب در مورد دیدنت...Taehyung:
من نمیخوام*اخم کردن*Kookie:
برو توش...Taehyung:
هوفف...باشه...Taehyung:
*فرستادن عکس*Taehyung:
یههه،احساس میکنم میخای نیش خند بزنی.ولی فکرش رو هم نکن11.01 AM
Kookie:
تو یک دییرستانیی.ولس نقاشیت شبیه بچه های نوزاده.Taehyung:
من از خودم متنفرم:(Kookie:
نه...Kookie:
اینو نگو...Kookie:
تو کیوتی...لذت ببرید^^
و لطفن ووت و نطر بدین*-*
YOU ARE READING
C h a t VKOOK-''|COMPLETE|
Romance(Persian translation) اون فکر میکرد که هیچ کس اونو دوست نداره و هیچ کس دوست نداره با اون هم صحبت بشه. تا روزی که از یک شخصی مسجی دریافت کرد و البته اون پیام برایه یک شخص دیگه ای بود. +Vkook رنگکینگ bangtanwords #11 و vkook #83 * این فیک با...