این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده
شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب میکرد ، خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوار های چوبی هستند ، این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بوددلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد ؛ وقتی میخ را بررسی کرد متعجب شد ، چون این میخ ده سال پیش ، هنگام یاختن خانه کوبیده شده بود .
چه اتفاقی افتاده ؟
در یک قسمت تاریک بدون حرکت ، مارمولک ده سال در چنین موقعیتی زنده مانده ... چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است
متحیر از این مسئله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد
در این مدت چکار میکرده ؟ چگونه و چه میخورده؟
همانطور که به مارمولک نگاه میکرد یکدفعه مارمولکی دیگر ، با غذایی در دهانش ظاهر شد
مرد شدیدا منقلب شد
!!!!!ده سال مراقبت !!!!!! چه عشقی !!!!!! چه عشق قشنگی
..............
~اگر موجودی به این کوچکی بتواند عشقی به این بزرگی داشته باشد پس تصور کنید ما تا چه حد میتوانیم عاشق شویم ، و به نزدیکانمان عشق بورزیم .-------------------~~~~~~~~-------------------
NX: سلام^~^
اون دوتا فسقلی بامزه بودن نه؟^^ T-Tیه چیزی که تو این زمانه خیلی زیاد شده 0-0 اینه که باور ها به عشق کم شده خیلی
در صورتی که بیشتر ما هر روز به روش هایی عشق دریافت میکنیم
درسته که هرکسی روش خودشو داره اما عشق عشقه
عشقی که مادرامون بهمون میدن ، خواهر و برادرا، پدرای خوبمون
دوستایی که نگرانت میشن و...
اما اون نوع خاص عشق
هیچ عشقی بدون دردسر و سختی نیست
اما یه نکته مهم که همیشه با عشق همراه بوده اینه که ، عاشق و معشوق کیان
باید ادمای مناسبی برای هم باشن
و اینکه تو تله عشقای ظاهری نیوفتیدو به عقیده من
درک یه عاشق واقعی توی ظاهر و چیزای ظاهری معشوق خلاصه نمیشه
حالا هر نوعی که باشهارزو میکنم بزرگترین عشق که عشق خداست همیشه پشتتون باشه و موفق باشید ^•^💖
ESTÁS LEYENDO
☀☔Lines Of Life❄🌙
Historia CortaTHE LINES OF LIFE خط هایی از زندگی ... داستان ها و متن های کوتاهی که حسای مختلفی بهمون منتقل میکنن و همشون یه درس نهفته ای درونشون دارن بعضی هاشون مفاهیمی هستن که ما با تجربه هامون درکشون کردیم