Chapter 5

1.7K 452 23
                                    

یونگی عزیزم؛
میدونی که من چجوری عاشقت شدم؟ حتی اگه این رو زمان‌های بی‌شماری هم بهت گفته باشم، فقط میخوام که دوباره بهت یادآوری کنم. یه کله‌ی بلوند رو که با چشم‌های بسته توی اتاق موسیقی پیانو میزد رو به یاد میارم. دست‌هاش به طرز فوق العاده‌ای روی کلیدها به حرکت در میومد، صداش ظریف و حساس بود، چشمهاش خمار* بودن و خودش رو توی موسیقی گم کرده بود. لبخند اسرار آمیزش هرگز صورتش رو ترک نکرد. لبخندی که میتونستی وقتی به بچه‌ها آبنبات مورد علاقه‌شون رو میدادی، روی صورتشون ببینیش.
تصویر زیبایی بود و من نمیتونستم اشکم رو از چشم‌هام کنار بزنم‌؛ تو خیلی زیبا بودی.

من نمیتونستم کاری برای اینکه قطعا عاشق اون کله‌ی بلوند شده بودم، بکنم.

*خمار،نیمه باز و هرچیزی که این معنی رو میده.

「Dear Yoongi 」ᴘᴇʀ ᴛʀᴀɴsʟᴀᴛɪᴏɴ'Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt