من با این اهنگ از برای تویه بی نام من مینویسم
تویی که هرگز ندیدم و اینقد مشتاقانه قلبم برایت میتپد
شاید من کور بودم و ندیدمت
ولی این عشق به راحتی من را میکشد
ای کاش به جایی پناه ببرم که خاطرات نداشته یمان اینگونه زخم هایم را تازه نکند...که شلاق این دلتنگی تازیانه بر سینه ام میزند
اینک من این حقیقت را بعد از پیدا کردن چشم هایم میبینم که این تو نیستی بلکه رویای دروغین اما شیرین توست! رویای داشتنت که شبها به حسرت خوابهایم می اید و اما نمی اید
شاید باید نداشتنت را هم از دست میدادم تا حساب زندگی کردن دستم بیاید که تا همین ثانیه زندگی نکردم و عاشقی کردم ان هم انگونه که کسی ندید و همه دیدند
ای دلنشین من بیا و این قلب را از برای خودت قبل مرگ جانسوزم بردار و ببر که در دنیا من همین یک قلب عاشق را داشتم.

ESTÁS LEYENDO
My Little Letters
Historia CortaI tried to write them with song, To be full of feelings.