لیام با دستگاه دروغ سنج میاد خونه*
لیام: کجا بودی؟
بِر:توی خیابون.
دستگاه:بووووووق*
بِر: ببخشید با دوستم بودم.
لیام:چیکار میکردی؟
بِر :درس میخوندم.
دستگاه :بووووووووق*
بِر:نه فیلم پورن میدیدم.
لیام: خجالت بکش من همسن تو بودم نمیدونستم این چیزا چی هست!
دستگاه: بوووووووق*شریل با خنده*: بچه خودته دیگه
دستگاه: بوووووووووووووق*
پ. ن:این توییت روزمو ساخت😂😂
YOU ARE READING
One Direction [Fun]
Fanfictionزین:چرا صورتت دودیه؟ لویی:زنگ زدم آتش نشانی مزاحم شدم زین:چه ربطی داشت؟ لویی:ترسیدم بیان بگیرنم،خونه رو آتیش زدم زین: ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ~اینجا توییت های فان از واندی رو میزارم ~این بوک گزیده ای از توییت های عالیای هست که خوندم ~فقط برا...