لیام:داداش بیا اینجا
زین:چرا به من میگی داداش؟
لیام:آخه من داداش ندارم؛تورو داداش صدا میزنم
زین:اوکی
زین:*۱۵ دقیقه بعد* هییی ولی تو شوهرم نداری،چرا منو شوهرت صدا نمیکنی؟

YOU ARE READING
One Direction [Fun]
Fanfictionزین:چرا صورتت دودیه؟ لویی:زنگ زدم آتش نشانی مزاحم شدم زین:چه ربطی داشت؟ لویی:ترسیدم بیان بگیرنم،خونه رو آتیش زدم زین: ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ~اینجا توییت های فان از واندی رو میزارم ~این بوک گزیده ای از توییت های عالیای هست که خوندم ~فقط برا...