خب قبل شروع باید بگم معذرت میخوام چون برای گذاشتن این پارت از هفت خوان رستم رد شدم و هر دفعه که اومدم پارت بزارم یه مشکل برام به وجود اومده ولی امیدوارم بازم منو با اون قلب مهربونتون ببخشید
خب زیاد حرف نزنم بریم برای پارت جدید------------------
جين هيونگ واقعا ادم خوبيه خيلی اونو خيلی دوست دارم شوهرشم خيلی خوبه ولی
و اونا میخواستن بچه دار بشن هيونگ چون نميتونست بچه دار بشه خخخخخخخ قرارشد بچه به سرپرستی بگيرن اما نظرشون عوض شد اما نميدونم چرا(جونگويا داری خرخر ميکنی کرونا گرفتی؟!)
و الانم با زور هيونگ و بقيه بلند شديم اومديم پارک يا بهتره بگم شهربازی
(مجید دلبندم میشه شباهت پارک و شهربازی رو به من بگی:/)
رفتيم که بريم سوار ترن بشيم ولی چون من خيلی ترسيدم باهاشون نرفتم و تهيونگم گذاشتن پيشم باشه که تنها نباشم
*جونگو نظرت بريم تيراندازی؟!
+چه جور بازی هست؟!
*نميدونی!!خب بزار بگم اون دکه رو ميبينی اونجا اونجا چندتا اردک وصل هست به يه چوب و تووبايد با تفنگ تير بزنی بهشون
و اگه خورد براساس تعداد اردکی که زدی هديه ميگيری+اهااااا
*حالابريم؟
+پولش چی بابا اينا به من پول ندادن!
*اشکال نداره اونا به من پول دادن من پول دادم بيا بربم
+باشه
و اينطوری شد که رفتيم سمت اون بازی
(بچه ها کارتون مينيون ها يادتونه همونجايی که گرو بچها رو برد شهربازی اونجايی که اگنس ميخواست سفينه فضايی رو بزنه شما جای سفينه ها اردک فرض کنيد)
اول تهيونگ شروع کرد به زدن
"واااييييی خدا چقدر عالی پنجتاشو کامل زد"
*خب جونگو نوبت توعه
"اروم باش کوک تو روی اونو کم ميکنی حالا ببين"+باشه
(راوی)
جنگکوک رفت جلو و داخل دوربين تفنگ نگاه کرد که هدفو درست ببينه اماده شليک شده بود که بزنه که با زدن ماشه يه نفر محکم خورد بهش و باعث شد تيزی دوربين بره تو چشمش و بيوفته زمين خون به شدت از چشمش ميزد بيرون و کوک با زجر گريه ميکرد و چشمشو با دست گرفته بودو فشار ميداد
تهيونگ که فکر ميکرد جنگکوک اينکارا رو برای توجه انجام ميده بهش اهميت نداداخه اون فقط يه بچه پرورشگاهی هست چه انتظاری ميشه از داشت
$ووواااااااييييييی مامان از چشمای اون پسر خون مياد
YOU ARE READING
سلام سلام
Fanfictionسلام لاولیای خوشگل اومو تو که داری اینو میخونی ،چقدر خوشگلی اره دقیقا با خودتم😉😊 لاولیای خوشگل من دارم یه فیک ویکوک خوشمل مثل خودتون مینویسم خیلی خوشحال میشم بخونیدش😇❤💋 خوشملای من اگه دوست دارین بخونینش ووت بدین تا منم براتون یه خلاصه و قسمت او...