اتفاقای یک هفته(p.t2)

74 13 22
                                    

(فلش بک یک هفته پیش)

بلاخره رسیدیم  خونشون
وااااایییییییی اینجاکه خونه نیست قصره ولی به شخمم
راستش من خیلی چیزای بیشتری نسبت به سنمو میدونم و این به لطف هون و نوچه هاشه پس نترسید
رفتیم داخل
÷خب جونگو اینجا خونه ماست و از امروز خونه توهم هست
=اره عزیزم

÷هاینا خونه رو به جونگو نشون بده

#چشم ارباب

بعد از یکساعت گشتن تو خونه فهمیدم چی به چیه

راستییییی اینجا چهارتا خدمتکار تو خونه دارن وچهارتا باغبون و دوتا دربوننننن هههههههههههههه

ساعتو چک کردم دیدم هشت شبه
به هاینا گفتم میخوام بخوابم پس هاینا منو برد به اتاقم و بهم گفت نخوابم تا برام شسر بیاره پس منم قبول کردم

شیرو که اورد یه جا خوردمو خوابیدم
.
.

.
ساعتو چک کردم دیدم ده شبه و من  واقعا دستشوییم میاد باورم نمیشه تنها اتاقی که دستشویی نداره اتاق منه پس اروم و بی صدا رفتم بیرون
.
.
.
اخییییییششششَ راحت شدما

بهتره حالا که دستشویی ندارم برگردم به اتاقم و به خواب نازنینم ادامه بدم

ههمممم!!!! صدای چیه از اتاق مامان و بابا میاد بزار ببینم چی شده

رفتم دم در اتاق و گوشمو گذاشتم رو در

=اههههههه...یسسسسس یس یس فاک می فاک فاک اههه....زود تر...زودتر...محکمتر ددی ....محکمتر ..

×خوشت میاد؟!
=یسسس
×بایدم خوشت بیاد تو هرزه کوچولو منی

فاااااککککک نهههههه حالم بهم خورد خدا بزنتتون
اَییییییییییی
ننه اخه اینجا هم جای این کاراست خو یخورده مراعات کنید خوبه

با تمام سرعتی که داشتم خودمو رسوندم به اتاقم و سعی کردم که بخوابم
------------
۲۴۳  کلمه
ببخشید لاولیا ولی من امروز امتحان از هفتا کتاب بلند بالا دارم
نمیتونستم اپ کنم
اما بخواطر اون ریدر گلمون که برای پارت اول کلی نظر داد و دوستش داشت
اپ کردم
ممنونم ازت گلی😇😇
و
اینکه
اگه نظرات و ووت های این پارت عالی باشه اپ میکنم

مرسی بابت حمایت

مواظی خودتون باشید
ماچ پس کلتون😍😛😘😚😚

سلام سلامOnde histórias criam vida. Descubra agora