2_1

550 75 35
                                    


اگ بپرسین تارن مست بود اره یکم پیش بود ولی حالا.... کاملا از مستی دراومده و هشیار بود.

در حالیکه تایپ تو اتاق خابشون بود اون بیرون تارن با حالتی گیج ، لباسا تو دستش بود. مغزی که اثر الکل روش مسلط شده بود ولی حالا به کار افتاده. داش آنالیز و از خودش می پرسید چن لحظه پیش چیشد؟ .... چه اشتباهی کرده بود که دوس پسرش اینجوری رفتار کنه؟

تارن که تو افکار غرق بود حالا نشسته و لباسا رو رو کاناپه گذاشته و به اونا خیره شده.

مقداری که تایپ اتو کرده نه تنها خیلی کنه.... بلک برا کل هفته کافی بوده.

تارن جزو افرادیه که عاشق تمیزی و مرتب بودنه. قبلنا همیشه لباسا رو به مغازه می فرستاده چون اینجوری هم راحتره و هم تایمشو سیو می کنه و مشکلی پیش نمی اومد ولی حالا.

اون غیرعمدی یه کار غیر محترمانه (💙چقد رسمی ترجمه کردم) انجام داده بود.

درست حالا ، همه چی عوض شده بود.

برا مرد جوون جنوبی که قبلنا اون براش مهم نبود ولی حالا انگاری عوض شده. چقد تارن مواظب تایپ بود در عوض تایپ هم با انجام کارایی مث لباس اینا پرداخت می کرد. کارایی که تارن می دونس از این طریق تایپ داره ساپورتش رو نشون میده ولی تارن نمی خاس دوس پسرش خسته بشه فقط انگاری کمی پیش از کلمات اشتباه استفاده کرده بود.

تایپ فک می کرد با این کار اونو شاد کنه درست مث کارایی که قبلا می کرد.

در واقع تارن خوش حال بود ولی چون خیلی وقته که باهم زندگی می کردن دیگ در اون حد به انتخاب کلمات مث قبل اهمیت نمی داد (💙همه مردا مث همن حتی جنتلمنی مث تارن هم🤦🏻‍♀️)

وقتی که رابطه ها جدیده کی می تونه به حرفش محتاط نباشه ولی وقتی یه مدت می گذره پیش هم زندگی می کنن هر روز همو می بینن یه فرد ممکنه به حرفش در اون حد اهمیت نده. بودن در کنار هم برا مدت طولانی به تارن آموخته بود که حرفایی که گفته میشه قابل برگش نیس..... ولی می تونه کاری که کرده اصلاح کنه.

"من فقط نمی خاستم تو خسته بشی" حرفی که می بایست تارن می گف.

این فکرا باعث شد اون لباسایی که تا نخوردن رو برداره و بره دوش بگیره تا درس حسابی بتونه فک کنه. بعد هم سعی کنه با زنش آشتی کنه و خودشو آماده کنه تا یه دل سیر از تایپ فحش بشنوه..... نه تنها فحش قشنگ باید کتک هم بخوره.

باور کنین یا نه..... تنها کسی که از همسرش می ترسه تارن نیس. هر کسی احتمال داره از تایپ عصبانی برسه..... باور نداری؟ می تونی بری از شوهر آ'نو بپرسی یه مثال زنده‌.

فرد دارای یک رگ خارجی که چن دیقه پیش بوی الکل و سیگار میداد حالا تمیز و تازه شده.

فرد قد بلند در حد توان در اتاق خاب رو آروم باز کرد و دید تایپ هنوز نخابیده و رو تخت نشسته. اخم کرده و داره با بهترین دوستش حرف می زنه. تارن دقت کرده که تایپ زنگ نزده که پشت شوهرش غیبت کنه بلکه....

7 YearsWhere stories live. Discover now