2

591 62 13
                                    


"هنوز بهم عصبانی هسی؟"

"نیسم"

"باور نمیکنم. از صبح داری اخم می کنی."

صبح آخر هفته هس این یعنی تارن قراره نیس بره به کار ولی دلیل نمیشه که صبح زود بیدار نشه چون تایپ قراره به کار بره. هنوز تارن برا اینک اثبات کنه دوس پسر خوبیه تایپو صبح زود بیدار می کنه و با ماشینش به بیمارستان میبره ولی..... تو راه..... ساکت بودن.

راستشو بخایین، تایپ نمی خاست به این سکوت اهمیت بده چون خسته و خابالو بود. به اندازه کافی از شغلش سیر شده و استرس داشت پس می خاست بخابه، ولی با به یاد آوردن اتفاقای دیشب فک کرد بهتره باهاش یکم حرف بزنه.

چیکا کردم که؟ فقط کون شوهرشو از تخت انداخت پایین....

چون از تخت انداختمش قهر کرده؟

در همون زمون تارن بالش و پتوشو با خودش برداش برد به اتاق کار بجای اینک باهم آشتی کنن.... چون تایپ بخاطر خستگیش فراموش کرد این کارو بکنه.

ولی صبح تارن خیلی آروم بود حتی زود پا شده بود تا اونو به کار بفرسته و این باعث میشد مرد جنوبی آه بکشه.

"اوک، دیشب زیاده روی کردم"

"...."

این مرد همیشه از سکوت برا مقابله استفاده می کنه که باعث میشه حس بدی داشته باشم.

"یالا تارن، نااااا دیگ بچه نیسیم و علاوه بر این تو کسی بود که اول کونشو می خارید."

"چی می تونم بکنم؟ من مست بودم و تو می خاسی باهام دعوا کنی." تارن گف که باعث شد تایپ آه بکشه و در جواب بخاد بگه 'منم مست نبودم ولی خسته بودم، می تونی درک کنی عوضی؟' ولی نگف چون چندین پیش هم بودن بهش یاد داده بود وقتایی که عصبانیه باید بتونه آروم بشه. در نتیجه فقط سرشو تکون داد.

"باشه. اشتباه من بود که می خاسم با یه مست دعوا کنم."

"....." ولی اون هنوز ناراحته.

"خیلی ساکتی. چی می خایی؟"

"کمرم درد می کنه." تارن با یه تون صدای جدی جواب داد.

"و...."

"چون تو منو از تخت انداختی پایین"

"یجوری حرف می زنی که انگار تو تاحالا باعث نشدی کمر درد بگیرم. یبار هم نق نزدم"

"همون نیس"

تایپ می خاس جوابشو بده ولی نمی خاس یه دعوا دیگ بکنن. بعلاوه، از صب فهمیده بود که تارن داره کمرشو ماساژ میده. شاید دیدن درد کشیدنش باعث شده بود تیپ آروم بشه.

"اوک. فردا روز تعطیلمه هر چی بخایی می کنیم باشه؟"
در نهایت باعث شد تارن خودخواه آروم بشه.

قبلنا تیوات(💙اسم فامیلی تایپ) فک می کرد خودش هم یه فرد خودخواه بود. اونقد تارنو اذیت کرده بود. ولی با به یاد آوردن گذشته اینک تارن حتی یبار هم تسلیم نشده و از تایپ ناامید نشده.

7 YearsWhere stories live. Discover now