two

210 54 39
                                    

louis pov,
«خب هری،به خونه معروف واندایرکشن خوش اومدی»
لیام گفت و منظورش خونه ای بود که من و بقیه پسرا توش زندگی میکنیم

هری:راستش احساس افتخار میکنم
همه خندیدن و اون به برادرش نگاه کرد

زین:حالت خوبه رفیق؟

هری:اره،چرا نباشه؟

«خب تو خیلی وقته با لویی شروع کردی»
زین خیلی اروم گفت

من چشمامو چرخوندم چون میدونم هری روم کراش داره و خب فهمیدنش کار سختی نبود هری به غیر از این که همیشه بهم توجه میکنه و تو اینستاگرام فالوم کرده،یوزر نیمش هری تاملینسونه و کله پیجش از عکسای منه و به ندرت چیزی از بقیه پسرا میذاره

لیام:«لوییس»
به لیام نگاه کردم

«چیه؟!»
خب از همین الان من بردم چون اون میدونه از این ک کسی بجای لویی، لوییس صدام کنه متنفرم

لیام:اونجوری به برادرم زول نزن،این وحشتناکه!

چشامو چرخوندم

«من به برادرت زول نزدم،من فقط تو فکر بودم و جوری بنظر میومدم انگار دارم به هری نگاه میکنم»اینو گفتم و گوشیمو برداشتم تا اینستامو چک کنم و حالا دارم با یه دختر به اسمه النور چرتو پرت میگم و باید اعتراف کنم اون وقتی سیگار میکشه هات میشه،دوست دارم بیشتر بشناسمش، وقتی اولین بار فالوش کردم اون کاملا قاطی کرد اون نوتیفیکیشنشو استوری، و بعد هایلایتش کرد

این جوری نبود که امشبو میخواستم،هری بهم زول زده و تک تک قسمتای صورتمو چک می‌کنه، چشمامو چرخوندم وقتی باهام چشم تو چشم شد و گونه هاش گل انداخت

پسرا رفتن قسمتای دیگه خونه رو به هری نشون بدن و من بالاخره تونستم یکم تو توییتر و اینستا با النور چت کنم(البته بیشتر اینستا چون اونجا اکتیو تره و هر روز از خودش پست میذاره)
________

«لیام؟» هری درحالی که داشت نقاشی میکشید لیام رو صدا کرد و باعث شد دوتامونم بهش توجه کنیم

«بله هزابوبر؟»اولین ریکت هری وقتی نیک نیمشو شنید نگاه کردن به من بود،چشمامو چرخوندم چون میدونستم میخواد نظرمو راجع ب نیک نیمش بدونه

هری:ال رو یادته؟
لیام:اره

«خب خونوادش دارن میان اینجا و میخواستم بدونم اشکالی نداره اگه چند روز پیش من بمونه؟»هری با نگرانی پرسید

لیام اول یه نگاه به بقیه پسرا انداخت و وقتی مطمعن شد کسی به اینجا بودن دوست هری اهمیت نمیده بهش گفت مشکلی نیس

صورت هری مثله درخت کریسمس روشن شد و لیامو محکم بغل کردو گونشو بوسید
___________
باید اعتراف کنم دلم میخواد لویی این فنفیکو بزنم=)
لیاقتت همون النوره=)
لیاقت پسر نازمو نداری=)
تو نقاشی بکش خوشگلم ب این لوییه بز کاری نداشته باش=)
ووت و کامنت یادتون نره=)

my brother's best mate(l.s persain translation)Where stories live. Discover now