The wolf of Wall street {L.S}(Mpreg)

$"Part 1"$

استخر مثل همیشه در این قسمت از زمان هر دقیقه از افراد داخلش کاسته میشد و فقط مربی و غریق نجات ها بودند که داشتند دور استخر قدم میزدند.

پسرک که مثلا بعنوان مربی داشت شاگردش رو نظاره میکرد در اصل به وسط استخر زل زده بود ...بی دلیل.

اینجور موقع ها وقتی به جایی خیره میشی حتی اتفاقی به یک چیزی داری فکر میکنی ولی مغز پسرک خالی تر از این حرف ها بود.

با لمسی که از طرف پاش حس کرد به خودش اومد و به پایین نگاه کرد. مثل همیشه اون دختر وروجک "لیلی" پایه مربیه مورد علاقه و شیرینش رو روی بین بازوهاش سفت گرفته بود.

و خب کی گفته اون هم شاگرد مورد علاقه ی هری نیست؟لیلی همیشه آخرین نفر بود که از استخر میرفت بیرون و تا لحظه ی آخر آب بازی میکرد. کلا اینجوری بود که هروقت چشم هری رو دور میدید شروع به بازی کردن میکرد.

هری با یه لبخند شیرین تر از دخترک جوابش رو داد و وقت دلبری کردنهای لیلی سر رسید.

"امروز چطور بودم هری ؟ حرکات رو درست انجام دادم؟ نفسم زیره آب بهتر بود؟"

جوری که اون دختر فسقل با اشوه حرف میزد باعث شد که هری برای بار هزارم لپش رو ببوسه و مشغول نوازش کردن موهاش بشه.

"مثل همیشه عالی بودی لیلی. فقط هنوزم باید تویه حبس کردن نفست بیشتر تمرین کنی."

"فقط همین ؟عامم... بعد ما که تو خونمون استخر نداریم تا من تمرین کنم."

دخترک همونطوری که لباش رو غنچه کرده بود و ژست فکر کردن و گرفته بود پرسید.

'' خب میتونی تو وان حمومتون این کار رو بکنی یا همون تو حالت عادی نفست رو نگه داری فقط یادت باشه وقتی احساس کردی حالت داره بد میشه یا ضربان قلبتو حس میکنی نفست رو ازاد کنی''

هری براش توضح داد و لپ لیلی رو کشید که یهو یاده چیزی افتاد

''?لیلی مگه نگفتی که مامانت تازگیا کل تایم کلاستو تو ماشین میشینه''

دخترک ضربه ی ارومی به پیشونیش زد و با سرعت سعی کرد استخر رو دور بزنه و از پله ها بالا بره تا سریع یه دوش بگیره و بره.

''ندو بچه لیز میخوری کار دستمون میدی''

لیلی همونجور که میدوید با داد جواب داد

''عیب نداره میوفتم تو اب''

''اگه به سمت راست لیز خوردی چی؟''

هری دست به سینه گفت و باعث شد دخترک سرجاش یهو وایسته و با تعجب سرش رو اروم به سمت هری برگردونه

''اوه...نکته ظریفی بود بهش توجه نکرده بودم''

با لحن شیرینش گفت و سعی کرد با قدم های محکم و سریع از پله ها بالا بره