بیدار شدن با بوسهی روی گونه، نوازش دست همسر جان و کلمات عاشقانه میتونه بره به درک، چانیول همین که یه روز صبح با کشیده شدن پتو از روی سرش و برخورد بالشت سنگین بکهیون به صورتش از خواب بیدار نشه میتونه تا اخر عمرش جشن بگیره.
درسته چانیول هر روز صبح دیر به محل کارش میرسه ولی خب دلیل نمیشه بکهیون هر بار این طوری تو خواب یه دور سکته اش بده.
با برخورد دوباره بالشت به صورتش ، بیحال چشمهاش رو از هم باز کرد و به بکهیون که فقط یه حوله دور کمرش بسته بود و داشت موهاش رو خشک میکرد نگاه کرد. زیر لب غر زد "میخوام بخوابم" ولی وقتی بکهیون داد زد "پارک چانیول، کونت و جمع کن از تخت بیا بیرون" چانیول تازه یاد کون نازنینش و دردی که احتمالا با بلند شدن قرار بود توی تنش بپیچه افتاد، چشمهاش تا اخرین حد گشاد شد.
اونا دیشب کلی فعالیت داشتن و چانیول بیچاره زیر شوهر جان که خیلی خیلی خیلی خشن شده بود تقریبا تا مرز پاره شدن پیش رفت بعد الان بکهیون داشت مجبورش میکرد از تخت بیاد بیرون؟
حس میکرد پشت گوشاش داغ شده و دلش میخواد موهای بکهیون رو از ته بکشه.
بی توجه به دردی که الان باید توی کمرش میپیچید ولی نمیدونست چرا نپیچیده! خیلی سریع نشست روی تخت و دست به سینه با لبهای اویزون به کمر لخت بکهیون نگاه کرد."من درد دارم. نمیرم سرکار".
بکهیون بیخیال خشک کردن موهاش شد و با یه تای ابروی بالا داده برگشت سمتش "مگه اولین بارت بود که میگی درد دارم؟! اگه قرار باشه بعد از هر بار سکس بهونه بیاری کلا باید خودت و بازنشسته کنی بشینی توی خونه".
چانیول درد نداشت و احتمالا الان اگر میگفت درد نداره بکهیون گوشش رو میگرفت و مجبورش میکرد از تخت بیاد بیرون و فرصت برای لوس کردن خودش و گفتن خواسته اش رو از دست میداد. پس خیلی نامحسوس رفت توی فاز اه و ناله، خیره به چشهای بکهیون که خیلی مشکوک داشت نگاهش میکرد گفت "تو دیشب خیلی هارد منو کردی، این اولین بار بود ، منم الان درد دارم. اصلا من کی انقدر باهات خشن بودم که تو دیشب خشن شده بودی؟"
بکهیون سرش رو از روی تاسف تکون داد و به سمت اتاق لباسهاشون رفت. میدونست بحث با چانیول بی فایده است و اگر قرار باشه بایسته و به چرت و پرتهاش گوش کنه نه تنها چان بلکه خودشم با دیر کردن به بد دردسری می افته.
یه جلسه مهم داشت و اصلا علاقه ای نداشت که از بیون بکهیون متاهل تصویر یه ادم بی نزاکت به اشنای قدیمیش بده. قبلا که این طور نبود الان هم نباید این طوری میشد.باکسرش رو پوشید و درحالیکه داشت لباسهاش رو انتخاب میکرد با صدای بلندی که به گوش همسر کیوتش برسه اعلام کرد "تو سکس سافت دوست داری من خشن، پس دلیلی نداره بخوایم از هم تقلید کنیم. بهش عادت کن چنیوری من از هارد کردنت خوشم اومد".
![](https://img.wattpad.com/cover/243965235-288-k394525.jpg)
KAMU SEDANG MEMBACA
my husband is my ex crush[After story]
Fiksi PenggemarFull هفت ماه بعد از ازدواج دراماتیک وار زوج بیون و پارک با اومدن یه دوست قدیمی چانیول با یه چالش جدید رو به رو میشه.... توجه مهم: در صورتی که با کاپل بکیول مشکل دارید از خوندن این افتر استوری صرف نظر کنید. After story Baekyeol Chanbaek writer: lily...